von Farhad Vakof, Mittwoch, 5. Mai 2010 um 19:43
پیرامون بانگ های شبانه الله اکبر
دوستان عزیزی که در فواید و اثرات کاربرد مفاهیم و مقولات عقیدتی و دینی و یا مذهبی در یک جنبش سیاسی فرمایشات خود را مطرح میکنید:
آن جنبش سیاسی که در برابر حاکمیت سیاسی فعلی که برای پیشبرد سیاست خود بر همین فواید و اثرات متوسل شده و میشود متقابلا از همان فواید و اثرات دینی برای سیاست خود سخن میراند، باید بداند نظر به این اشتراک مواضع با حاکمیت از اینراه تنها مجدود به یک جناح از رژیم باقی خواهید ماند. و بدینسان جنبشی را که مستعد همگانی شدن است به یک جنگ محدود و بی مقدار درون حکومتی محدود نگه خواهد داشت. و شاید هم تا حدودی تاکنون هم موفق شده است و شده اید. کی چه میداند . بی شک برخی متمایل به چنین سیاستی هستند و مایل نیستند که جنبش سبز از رژیم عبور کند و پا از گلیم مندرس معبارهای حکومتی فراتر نهد. در پاسخ باید عرض کنم : اهمیت این جنبش سبز نه در این تمایل حاکمانه و مستبدانه بلکه در نفی این حاکمیت جبار است. در غیر این صورت بدانید این جنبش پشیزی هم نخواهد ارزید. چراکه مردمی ستمدیده را با جنگ دزدان بر تقسیم غنایم ملت کاری نیست. بدون تردید بسیاری از مردم وقتی به این شکاف میان دزدان پی بردند برای پیشبرد منافع خود به ناچار سعی کردند از شکاف موجود برای منافع خود بهره گیری کنند تا بدین نحو سرانجام به حیات این آدمکشان رنگاوارنگ پایان دهند. ار قدیم گفته اند چیزی که عوض داره جای گله نداره. یعنی اگر شماها میفرمایید به این نحو دست مردم را خوانده اید و با طرح شعارهای حکومتی محدوده ها و خط قرمز ها را مشخص میکنید تا عوامل غیره وارد نشده و در دعوای خانوادگی شماها رخنه نکنند انگاه باید گفت خوب این یک حرفی است. چیزی که عوض داره جای گله نداره. پس شما دست مردم را خوانده اید و دارید رودست میزنید.
اما باید بدانید مردم هم دست شماها را خوانده اند. نظر به حوادث روزهای اخیر می توان گفت جنبش دیگری در راه است که دیگر حاضر نیست پشت سر دعواهای رنگین حاکمه برای تقسیم عادلانه دزدیها براه بیافته. ملت از کارگر تا معلم سهم خود را میخواهند و به عنوان جمهور مردم و منبع قانون گذاری دیگر حاضر به تن دادن به قانون های مشروعه متشرعین حاکم نیستند و دیگر برای شان فرقی نمکنه آیا این قانونهای من درآوردی متشرعین که به نفع طبقات حاکمه است اجرا میشوند و یا نه. به این میگویند دمکراسی خواهی ملت و در این نهضت دیگر جایی برای الله اکبر گفتن و از این حرفها نیست .ما حقمان را طلب میکنیم
دوستان عزیزی که در فواید و اثرات کاربرد مفاهیم و مقولات عقیدتی و دینی و یا مذهبی در یک جنبش سیاسی فرمایشات خود را مطرح میکنید:
آن جنبش سیاسی که در برابر حاکمیت سیاسی فعلی که برای پیشبرد سیاست خود بر همین فواید و اثرات متوسل شده و میشود متقابلا از همان فواید و اثرات دینی برای سیاست خود سخن میراند، باید بداند نظر به این اشتراک مواضع با حاکمیت از اینراه تنها مجدود به یک جناح از رژیم باقی خواهید ماند. و بدینسان جنبشی را که مستعد همگانی شدن است به یک جنگ محدود و بی مقدار درون حکومتی محدود نگه خواهد داشت. و شاید هم تا حدودی تاکنون هم موفق شده است و شده اید. کی چه میداند . بی شک برخی متمایل به چنین سیاستی هستند و مایل نیستند که جنبش سبز از رژیم عبور کند و پا از گلیم مندرس معبارهای حکومتی فراتر نهد. در پاسخ باید عرض کنم : اهمیت این جنبش سبز نه در این تمایل حاکمانه و مستبدانه بلکه در نفی این حاکمیت جبار است. در غیر این صورت بدانید این جنبش پشیزی هم نخواهد ارزید. چراکه مردمی ستمدیده را با جنگ دزدان بر تقسیم غنایم ملت کاری نیست. بدون تردید بسیاری از مردم وقتی به این شکاف میان دزدان پی بردند برای پیشبرد منافع خود به ناچار سعی کردند از شکاف موجود برای منافع خود بهره گیری کنند تا بدین نحو سرانجام به حیات این آدمکشان رنگاوارنگ پایان دهند. ار قدیم گفته اند چیزی که عوض داره جای گله نداره. یعنی اگر شماها میفرمایید به این نحو دست مردم را خوانده اید و با طرح شعارهای حکومتی محدوده ها و خط قرمز ها را مشخص میکنید تا عوامل غیره وارد نشده و در دعوای خانوادگی شماها رخنه نکنند انگاه باید گفت خوب این یک حرفی است. چیزی که عوض داره جای گله نداره. پس شما دست مردم را خوانده اید و دارید رودست میزنید.
اما باید بدانید مردم هم دست شماها را خوانده اند. نظر به حوادث روزهای اخیر می توان گفت جنبش دیگری در راه است که دیگر حاضر نیست پشت سر دعواهای رنگین حاکمه برای تقسیم عادلانه دزدیها براه بیافته. ملت از کارگر تا معلم سهم خود را میخواهند و به عنوان جمهور مردم و منبع قانون گذاری دیگر حاضر به تن دادن به قانون های مشروعه متشرعین حاکم نیستند و دیگر برای شان فرقی نمکنه آیا این قانونهای من درآوردی متشرعین که به نفع طبقات حاکمه است اجرا میشوند و یا نه. به این میگویند دمکراسی خواهی ملت و در این نهضت دیگر جایی برای الله اکبر گفتن و از این حرفها نیست .ما حقمان را طلب میکنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر