۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه

اقتصاد مال گاوها و خرهاست- امام خمینی - بخش هفتم



اما آن اولی ناظر بر اختلاف هرباره موجود میان علم اقتصاد از یکسو  و از سوی دیگر سیاست اقتصادی دولت هاست.

باید گفت تاکنون هم این مورد اولی - سیاست اقتصادی - و هم آن مورد دومی - برخورد فلسفی و تئولوژیک - از مواردی بوده که تحت عنوان علم اقتصاد وارد مباحث اقتصادی شده اند.

چون این ها مباحث آکادمیک و دانشگاهی اند اجازه دهید ما بسرعت از کنار این مباحث گذرکنیم و به این موضوع بازگردیم که اقتصاد و جامعه یعنی اقتصاد و مصرف اجتماعی.

اقتصاد و جامعه پیوسته این مبحث را به پیش کشانده است اقتصادی یعنی چه و اجتماعی به چه چیز می گویند؟

اقتصاد در خدمت جامعه است و یا جامعه در خدمت اقتصاد؟

در جامعه وقتی مبادله اقتصادی، و پول مطرح میشود ، رابطه ایی که انسان ها در حین پروسه اقتصاد هرباره دارند این ها موضوعات اقتصادی اند و یا موضوعات اجتماعی؟

ببینید پاسخ به این پرسشها پاسخ های آکادمیک و یا حوزوی و فلسفی نیستند. برای روشن شدن موضوع مورد سوال اقتصاد در خدمت جامعه است و یا جامعه در خدمت اقتصاد را کوتاه  در نظر بگیریم.


ما در تاریخ هم جامعه هایی داشتیم - و داریم - که در خدمت اقتصاد بوده اند و هنوز هم هستند و هم جامعه هایی داشته ایم که اقتصاد در خدمت آنها بوده است.

بنابر این باید دانست مدل های اجتماعی هرباره تعیین کننده اند که چه رابطه ایی هرباره جامعه با اقتصاد داشته باشد و در واقعیت امر نوع این ارتباط همان نوع جامعه است.

برای روشن تر شدن مطلب به مورد تجارت و مبادله، بازار و پول توجه کنید.

تجارت  و بازار در واقع عملی است که انسان ها در حوزه اجتماعی و در چارچوب روابط اجتماعی شان انجام می دهند.

از همین رو از آغاز ضمن توجه انسان به ضرورت تجارت و مبادله - که بعدها پدیدار گشت -  در دیده این انسان ها تجارت و مبادله یک عمل اقتصادی محسوب نمی شد.


و از همین رو پیوسته دیده بدبینی بدرقه راه تجارت و بازار بود. اضافه بر آن  و به مراتب بیشتر از تجارت و مبادله  تبادل پولی و کسب بهره بانکی و پولی - ربح و نزول - بود که در دیده انسان به منزله یک اقدام غیر اقتصادی و غیر ارزش آفرین مورد مذمت قرار می گرفت

برای ادامه اینجا کلیک کنید

ادامه دارد...





اقتثصاد مال گاوها و خرهاست- امام خمینی - بخش ششم




ما در شماره های پیشین از رابطه میان اقتصاد و جامعه گفتیم. بر شالوده این تناسب از رابطه اقتصاد و مصرف  ذکر نمودیم، مصرفی که تاکید کردیم یک مصرف اجتماعی است و نه مصرف اقتصادی.

 پس اقتصاد و جامعه را در کنار هم و مرتبط با هم و اما با این وجود مستقل از یکدیگر مد نظر خود قرار دهیم.

حوزه سوم دیگری هم مطرح است : حوزه سیاست و دولت و حاکمیت و نظام سیاسی.

پس بطور کلی باید گفت این ها سه تا اند:


  • اقتصاد
  • جامعه
  • سیاست
نظر به ارتباط تنگاتنگی که میان این سه حوزه مستقل وجود دارد بسیار سخت و دشوار است  در هر حیطه بدون ارتباط با حیطه های دیگر سخن گفت.

از همین رو بسیاری از اقتصاد دان ها هم جامعه شناس و هم پولیتولوگ یعنی سیاست شناس بوده اند.

اقتصاد دانی، جامعه شناسی و علم سیاست این ها همه از علوم انسانی اند.

در  عرصه علمی و معرفتی میان علمای علوم انسانی پیرامون  حوزه های تخصصی این سه علم نامبرده در بالا - علم اقتصاد، علم جامعه و علم سیاست وحدت نظر وجود ندارد.

همین مورد اقتصاد را در نظر بگیریم.

بسیاری به این نظر بوده و هستند که  نظر به ارتباط اقتصاد و جامعه  علم اقتصاد از علم جامعه قابل تفکیک نیست.

اما بهر حال با همه دشواری های تفکیک و یا عدم تفکیک - که یک مسئله آکادمیک و علمی و دانشگاهی است -  نکته تعین کننده در تمامی این موارد این است که بدانیم فرق است میان علم اقتصاد از یکسو و از سوی دیگر سیاست های اقتصادی دولت ها.

از این ها گذشته فرق است میان علم از یکسو و از سوی دیگر ارزش گذاری تئولوژیک و فلسفی - برخورد اسکولاستیک - به موضوعات اقتصاد و موضوعات اجتماعی و سیاسی.

این آ[خری  همان مظنه اقتصاد و سیاست و جامعه توسط  آخوندها و فیلسوف هاست که هرباره اقتصاد و سیاست و جامعه در ترازوهای ارزشی شان قرار می گیرد و بر پایه مدل های فکری و ایدئولوژیک شان به شکل نرماتیو و ارزش گذارانه سبک و سنگین میشود و به آنها نمره های اخلاقی بدو خوب، باید و نباید و... داده میشود.

برای ادامه اینجا کلیک کنید