۱۳۹۱ دی ۱۱, دوشنبه

ما زورمان نمی رسد باید کاری کرد!




برای تقویت بنیه و غلبه قوای خودی  بر حریف استبدادی باید به اندیشه اتحاد نیروهای ترقی خواه بود. اندیشه اتحاد ، اندیشه تازه ایی نیست. اتحاد قوا و ساختن کلان از جزء از قبل هم مطرح بوده است. امروزه اما بیش از پیش این اندیشه مطرح است. در این میان اما نکاتی مطرحند که توجه به آن جهت اتحاد و تقویت قوا الزامی است.

هدف نهایی از اتحاد تشکیل حکومت نیروهای ترقی خواه  و ملی در داخل کشور است. این اتحاد از این رو دارای دو مرحله حیاتی است: 
مرحله کنونی و پیشا حکومت در ایران و 
مرحله بعدی و حکومت در ایران

نکته ایی که در مرحله پیشا حکومتی در ایران باید به آن توجه داشت این است که اتحاد نیروهای ترقی خواه در قالب یک تشکیلات بنام شورا، کنگره و ...  در واقعیت امر بنیان نهادن یک حکومت موقت می باشد.

 این حکومت موقت در واقعیت امر همان حکومت موقتی است که ما  اهرم اجرایی آنرا تحت عنوان دولت موقت می شناسیم. هسته مرکزی چنین حکومت موقتی را تشکیلاتی تشکیل می دهد که در قالب شورا و کنگره میان نیروهای ترقی خواه متحدانه در داخل و خارج تشکیل می گردد.

روشن تر عرض کنم. ما اگر اکنون در قالب نیروهای ترقی خواه همه قوای خود در یک کنگره و یا شورا انقلاب دورهم گرد آوریم این کنگره و یا شورای انقلاب در فردای ایران همان حکومت موقت و گذار تا برپایی حکومت واقعی در ایران خواهد بود.

بدیهی است پس از تشکیل حکومت واقعی چنین کنگره و شورای انقلابی از پیش هرگونه ضرورت حیاتی خود را ازدست خواهد داد و اتحاد نیروها در قالب نظام مستقر شده وارد مرحله جدیدی می گردد.

در باره این حکومت موقت و گذار و یا حکومت در تبعید - حکومت موازی - باید توجه داشت: چنین کنگره انقلابی ماحصل نشست همه احاد ایرانی از هر تیره و نژاد، ملیت و قومیت, جنسیت و.. برای ایرانی آزاد و دموکراتیک و از این رو متشکل از نیروهای ترقی خواه اجتماعی و ضد استبداد می باشد .

در چنین حکومت موقتی اصلا نباید به اندیشه اکثریت و اقلیت برآمد. همه دارای حق رای مساوی خواهند بود و چنین ترکیبی اصلا یک نمایش پارلمانی نیست.

کنگره ملی که گفتیم پس از تشکیل حکومت واقعی در ایران منحل خواهد شد قابل مقایسه با شورای انقلابی است که در ایران خمینی قدرت را بطور موقت زیر رهبری او بعهده گرفت.

باید توجه چنین کنگره ایی را خمینی تحت رهبری فردی خود و خودسرانه بنابه مقتضیات خود انتخاب نمود. اما کنگره و شورای انقلابی که اکنون در مرحله پیشا حکومتی توسط نیروهای ترقی خواه تشکیل می شود هرگز دیگر از خصوصیات شورای خمینی برخوردار نخواهد بود.

این که ما بخواهیم برای چنین کنگره ملی  سخنگویی و نمادی انتخاب کنیم هرگز به مفهوم گزینش رهبری برای این حرکت نیست. معمولا هئیت اجرایی و رئیسه آن به سخنگویان مبدل میشوند.

از دیگر سو باید توجه داشت کنگره و یا شورای انقلاب که رهبری کشور تا به گذار و استقرار نظام ملی را بعهده دارد در دوران گذار تنها رهبری و ناظر دلسوز برای پیاده شده نظام مطلوب کنگره و تمام اعضای آن خواهد بود.

حکومت موقت یا کنگره ملی نماد رهبری و نمادی از نظام آتی کشور است. این نظام موقت و گذار را نباید با مجلس شورای ملی یا پارلمان کشور مقایسه نمود.