بنابر این در زندگانی اجتماعی کنونی بشر یک سری تضادهای اجتماعی مطرحند که نسبت به حل آن کارگران جهان بی جانب نیستند و نباید باشند.
براین پایه آنچه منافع کارگری خوانده می شود با منافع و مصالح جامعه جهانی و در تحقق جامعه جهانی آتی پیوند خورده است.
بنابر این از این جا اختلاف ما با سوسیالیستهای وطنی بیش از پیش روشن می گردد.
ما آنچه را که منافع کارگران ایران می خوانیم در واقع منافع و مصالح جامعه جهانی و تحقق چنین جامعه ایی است که گفتیم با حل جهانی یکسری از تضاد ها تامین می گردد.
و این تضاد ها همان گونه که مطرح شد محدود به تضاد میان دو شکل از مالکیت خصوصی و اشتراکی نیست که بطور مثال با دولتی کردن اقتصاد کشور تامین شود.
شکافی که هرباره کارگران را از غیر کارگران جدا می کند در واقع نه تنها دو فرماسیون اجتماعی از دو دوره تاریخی بل دو فرماسیون اجتماعی که یکی از آنها سنتز و جمع بست نهایی از کلیت فرآیند تکامل تاریخ بشری است.
از این منظر بدیهی است که برای تامین منافع کارگران همه کشورها به حرکت فرا خوانده می شوند و چرخ تکامل اجتماعی در همه کشور ها باید به حرکت در آید.
چنین انسان تاریخ ساز و دوران سازی نه تنها از چرخ تاریخ اجتماعی در ایران بل از چرخ تاریخ در کلیت قاره آسیا و در کلیه قاره و در تمام گلوبوس ذی نفع است. یعنی همه جهان باید دست بدست هم بدهند و با مشارکت هم تا یک جامعه واحد جهانی ساخته شود. و ساختمان چنین جامعه منوط و مشروط به تکامل و حرکت چرخ تاریخ در تمام کشور ها و در میان تمام ملل و.. می باشد و نه فقط در ایران. البته هم در ایران.
براین پایه آنچه منافع کارگری خوانده می شود با منافع و مصالح جامعه جهانی و در تحقق جامعه جهانی آتی پیوند خورده است.
بنابر این از این جا اختلاف ما با سوسیالیستهای وطنی بیش از پیش روشن می گردد.
ما آنچه را که منافع کارگران ایران می خوانیم در واقع منافع و مصالح جامعه جهانی و تحقق چنین جامعه ایی است که گفتیم با حل جهانی یکسری از تضاد ها تامین می گردد.
و این تضاد ها همان گونه که مطرح شد محدود به تضاد میان دو شکل از مالکیت خصوصی و اشتراکی نیست که بطور مثال با دولتی کردن اقتصاد کشور تامین شود.
شکافی که هرباره کارگران را از غیر کارگران جدا می کند در واقع نه تنها دو فرماسیون اجتماعی از دو دوره تاریخی بل دو فرماسیون اجتماعی که یکی از آنها سنتز و جمع بست نهایی از کلیت فرآیند تکامل تاریخ بشری است.
از این منظر بدیهی است که برای تامین منافع کارگران همه کشورها به حرکت فرا خوانده می شوند و چرخ تکامل اجتماعی در همه کشور ها باید به حرکت در آید.
چنین انسان تاریخ ساز و دوران سازی نه تنها از چرخ تاریخ اجتماعی در ایران بل از چرخ تاریخ در کلیت قاره آسیا و در کلیه قاره و در تمام گلوبوس ذی نفع است. یعنی همه جهان باید دست بدست هم بدهند و با مشارکت هم تا یک جامعه واحد جهانی ساخته شود. و ساختمان چنین جامعه منوط و مشروط به تکامل و حرکت چرخ تاریخ در تمام کشور ها و در میان تمام ملل و.. می باشد و نه فقط در ایران. البته هم در ایران.