۱۳۹۱ خرداد ۳, چهارشنبه

اقتصاد مال گاوها و خرهاست- امام خمینی - بخش دوم




این جامعه های اولیه که جامعه های اشتراکی بودند و در بالا از آن سخن رفت، در واقعیت امر جامعه های ایزوله و اوتارکه ایی محسوب میشدند که از درون گرایی برخوردار بودند. ذکر این مسئله از این بابت مهم است که بدانیم در آغاز جامعه های بشری کثیر و در وضعیت پراکند گی بسر می برده اند

و روند گلوبالیزه که امروزه از آن سخن است  و ناظر بر ایجاد یک جامعه واحد جهانی است در واقع از دل همین جامعه های  کثیر و پراکنده اولیه شروع به پیدایش نهاد و تا به امروز ادامه دارد.


بنابراین ریشه های اولیه فرآیند گلوبالیزه مداوم امروزی همین جامعه های ایزوله و اشتراکی اولیه است و پایان آن تاحدی که می توان این فرایند را امروزه با سطح کنونی دانش پیش بینی کرد ایجاد یک جامعه واحد و جهانی و به همان میزان اشتراکی است.


به عبارت دیگر در آغاز این پروسه گلوبالیزه جامعه  های متعدد وایزوله اشتراکی واقع بودند و در پایان این فرآیند یک جامعه واحد جهانی و اشتراکی واقع خواهد گردید.

بعنی از آن اشتراکیه اولی تا آن اشتراکیه نهایی و جهانی همان گونه می دانیم یک پروسه طولانی واقع است که در این فاصله بسیاری رویداد ها و بسیاری فعل وانفعالات انجام پذیر شده و خواهد شد.

ما امروزه هنگامی که به این فرآیند طولانی می نگریم در برابر انبوهی از پرسشها واقع می گردیم که جملگی متوجه این پرسش کلی اند که چگونه همه این پیشرفتها، در هم آمیزی ها و... برای ایجاد یک جامعه واحد جهانی ممکن می شود؟

نیروی محرکه این همه فرایند کدام است؟

پاسخ به این سوال و سوال های مشابه از این رو مهم است  چرا که ما انسان ها امروزه  یا در برابر یک رویکرد تاریخی از این فرآیند قرار گرفته ایم و یا این که آنگونه که رایج است با رویکردهای مکانیکی، متافیزیکی و دینی به استقبال آن خواهیم رفت.


باید در نظر داشت  داشتن یک رویکرد علمی و تاریخی از این فرآیند تنها در نظر به گذشته تاریخ انسان مهم نیست بل که در رابطه با تاریخ جاری و تاریخ آتی هم از اهمیت حیاتی برخوردار است.

ما می دانیم تاریخ انسان را انسان می سازد اما نه آنگونه که هرباره آرزو می کند بل که پریایه علت و معلول ها در یک روند طولانی از تبدیل پراکندگی ها و خرد ها به   پیوندها و کلان ها....

و اتفاقا در آغاز هم زمانی که جامعه های اشتراکی اولیه در پراکندگی مطلق و ایزوله از هم واقع بودند همین قاعده و قانونمندی در کار بود و حالا هم به همین منوال است


برای ادامه اینجا کلیک کنید
ادامه دارد...



اقتصاد مال گاوها و خرهاست- امام خمینی بخش اول



از زمانی که جامعه های انسانی گاو ها و خرها را به کار اقتصادی گماردند  تا زمانی که جامعه های انسانی دیگر انسان ها را که
کماکان در ردیف حیوانات در اقتصاد مشغول به کار باقی ماندند را با این حیوانات مقایسه نمودند مدت زمانی کم و بیش طولانی گذشت.

مورد تعیین کننده در این فاصله که تا به امروز ادامه دارد پیدایش جامعه های انسانی بالادست و فارق از کار اقتصادی است.

از مواردی که تا به امروز علم اقتصاد را به خود مشغول داشته است معمای کار اقتصادی و معمای فراقت از کار اقتصادی است.

ما باید برای کار اقتصادی و به عبارت ساده تر اقتصاد تعریفی داشته باشیم. پایه و اساس علم اقتصاد در توضیح همین نکته استوار است.

این تعربف و توضیحی که از اقتصاد ارائه میشود باید  تاریخ شمول باشد. تاریخ شمول بودن این تعریف از این جهت است که اقتصاد پدیده تاریخی و پویاست. از همین رو برای اقتصاد انسانی،  شیوه ها و فرم هایی هرباره وجود دارند که هریک در روند تکامل اقتصادی موید یک مرحله تکاملی و تاریخی از این اقتصاد میباشند.

پس بهتر است از تعریف اقتصاد شروع کنیم.

انسان نیازمند و مصرف کننده برای تامین نیازهای فزاینده مادی اش  به یک سلسله عملیات و کارهایی وابسته است که در طول این عملیات  یکی از  موارد مورد نیاز   انسان تولید میشود.

به این سلسله عملیات که انسان بروی طبیعت انجام میدهد و از آن رو ارزش - مادی- می آفریند و این ارزش ها- مصرفی- برای تامین یکی از نیازهای مادی انسانی است،  اقتصاد می گویند.

براین پایه تعریف از اقتصاد ما می بینیم که اقتصاد و مصرف از آغاز یک جفت مقوله متضادی بودند که تاکنون این تضاد - میان اقتصاد و مصرف - هر پدیده اقتصادی را همراه می کند.

بر شالوده این تضاد هر چرخه اقتصادی از آنجا به پایان خود نزدیک می شود که   مصرف انسانی آغاز می گردد.

این تضاد در واقع یکی از بدوی ترین پایه های اقتصاد انسانی است.

باید توجه داشت مصرفی که در این جا در تضاد با اقتصاد واقع است هر مصرفی بطور کلی نیست. بل که مصرفی است که حائز ارزش اقتصادی نیست - مصرف اجتماعی -  و فرجام هر اقتصادی است و یا بهتر بگویم هدف غایی هر اقتصادی چنین مصرفی است.


در آغاز اقتصادی که انسان می کرده است محدود به جمع آوری بوده است. ما می دانیم جامعه انسانی در این مرحله اقتصادی یک جامعه مادر شاهی بوده است. از این رو جامعه مادرسالاری و اقتصاد جمع آوری دو نامی همآوردی هستند.

برای ادامه این جا کلیک کنید!

ادامه دارد...