پیشروی داعش ازشمال- منطقه عرب و سنی نشین به جنوب عراق را باید به گونه ای آغاز یک جنگ تمام عیار سنتی - شیعه
جدید در منطقه تلقی گردد. برنامه ریزان این جنگ مذهبی دولت ها هستند. نکته ای که به دولت ایران مرتبط می شود این است که باندهای راست افراطی در دولت ایران از دامن زدن به این جنگ ذی نفعند.
البته به نطر نمی رسد که در برنامه ریزی چنین جنگ و خشونت فرقه ای دولت ایران و یا باندهای راست افراطی دخیل بوده باشند. اما آنهایی که این جنگ را برنامه ریزی کرده اند هدفشان مداخله دادن باندهای حاکم در دولت ایران در این خشونت تمام عیار می باشد.
مانند جنگ پیشین ایران و عراق آغاز جنگ کنونی به منظور وارد کردن ایران در یک خشونت منطقه ای و تمام عیار و خانمانسوز می باشد. درست همانند جنگ پیشین این پرسش مطرح می باشد آیا پیشگیری و دفع این جنگ، تنها از راه جنگ ممکن است؟
ما همان گونه که در جنگ پیشپین دیدیم باندهای راست افراطی به استقبال از جنگ تحمیلی شتافتند تا آن را دستاویزی برای حل مشکلات داخلی و توسعه قدرت طلبی هایشان گرداند.
در شرایط زمانی کنونی هم همینطوراست. باندهای راست افراطی زمانی به استقبال جنگ علیه داعش رفته اند که در درون کشور شدیدا تحت فشار قرار گرفته اند.
جنگی که برنامه ریزی شده مانند جنگ بوش در افغانستان و عراق عملا بسود باندهای راست افراطی در ایران است و روند دولت به سوی اعتدال را مانع خواهد شد و خشونت عملا زمینه برای خیزیش شتاب آمیز و موضع تهاجمی خشونت طلبان در دولت ایران را بیش از پیش فراهم خواهد کرد.
این که ما در این جا این خواست مردم ایران دایر بر پرهیز از خشونت و رفتن به راه یافت های خشونت و جنگ زدایی در منطقه را بار دیگر مطرح کنیم، بی هوده نخواهد بود.
اما سوال همیشیگی در این رابطه این است که آیا با وجود دولت جمهوری اسلامی، کشور ایران قادر است با هدف یافتن راه های بدور از خشونت و راهکردهای صلح آمیز به استقبال مسائل منطقه بشتابد؟
پاسخ این پرسش و نظایر آنرا تجربه 35 ساله حیات این رژیم می دهد و ما در این نیازی به تکرار آن نمی بینیم.
حال که شعله های این جنگ دیگر که سالها توان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و اخلاقی کشور را به خود مشغول خواهد کرد می رود که سر برآورد، لازم است که بیش از دامنه یافتن آن با تمام قوا به محکوم کردن این جنگ خانمانسوز پرداخت و مانع از آن شد که جنگ توان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و.. کشور را فرسایش دهد.
علیه جنگ با تمام قوا
فرهاد واکف
جدید در منطقه تلقی گردد. برنامه ریزان این جنگ مذهبی دولت ها هستند. نکته ای که به دولت ایران مرتبط می شود این است که باندهای راست افراطی در دولت ایران از دامن زدن به این جنگ ذی نفعند.
البته به نطر نمی رسد که در برنامه ریزی چنین جنگ و خشونت فرقه ای دولت ایران و یا باندهای راست افراطی دخیل بوده باشند. اما آنهایی که این جنگ را برنامه ریزی کرده اند هدفشان مداخله دادن باندهای حاکم در دولت ایران در این خشونت تمام عیار می باشد.
مانند جنگ پیشین ایران و عراق آغاز جنگ کنونی به منظور وارد کردن ایران در یک خشونت منطقه ای و تمام عیار و خانمانسوز می باشد. درست همانند جنگ پیشین این پرسش مطرح می باشد آیا پیشگیری و دفع این جنگ، تنها از راه جنگ ممکن است؟
ما همان گونه که در جنگ پیشپین دیدیم باندهای راست افراطی به استقبال از جنگ تحمیلی شتافتند تا آن را دستاویزی برای حل مشکلات داخلی و توسعه قدرت طلبی هایشان گرداند.
در شرایط زمانی کنونی هم همینطوراست. باندهای راست افراطی زمانی به استقبال جنگ علیه داعش رفته اند که در درون کشور شدیدا تحت فشار قرار گرفته اند.
جنگی که برنامه ریزی شده مانند جنگ بوش در افغانستان و عراق عملا بسود باندهای راست افراطی در ایران است و روند دولت به سوی اعتدال را مانع خواهد شد و خشونت عملا زمینه برای خیزیش شتاب آمیز و موضع تهاجمی خشونت طلبان در دولت ایران را بیش از پیش فراهم خواهد کرد.
این که ما در این جا این خواست مردم ایران دایر بر پرهیز از خشونت و رفتن به راه یافت های خشونت و جنگ زدایی در منطقه را بار دیگر مطرح کنیم، بی هوده نخواهد بود.
اما سوال همیشیگی در این رابطه این است که آیا با وجود دولت جمهوری اسلامی، کشور ایران قادر است با هدف یافتن راه های بدور از خشونت و راهکردهای صلح آمیز به استقبال مسائل منطقه بشتابد؟
پاسخ این پرسش و نظایر آنرا تجربه 35 ساله حیات این رژیم می دهد و ما در این نیازی به تکرار آن نمی بینیم.
حال که شعله های این جنگ دیگر که سالها توان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و اخلاقی کشور را به خود مشغول خواهد کرد می رود که سر برآورد، لازم است که بیش از دامنه یافتن آن با تمام قوا به محکوم کردن این جنگ خانمانسوز پرداخت و مانع از آن شد که جنگ توان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و.. کشور را فرسایش دهد.
علیه جنگ با تمام قوا
فرهاد واکف