۱۳۹۲ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

لیبرال دموکراسی پرولتری و لیبرال دموکراسی بورژوایی - قسمت دوم



مبحث این بخش را با ادامه مطلب پیرامون شکل جنینی حرکت لیبرال دموکراسی مردم ایران پی می گیریم.

ما وقتی از شکل جنینی حرکت لیبرال دموکراسی مردم ایران سخن می گوییم مد نظر ما شکل جنینی به مفهوم واقعی کلمه است.
به این مفهوم در ایران امروز ما در واقع دارای حرکت لیبرال دموکراتیک نیستیم بل که دارای شکل جنینی از این حرکت هستیم  که ایران امروز  آبستن آن است.

به عبارت دیگر حرکت لیبرال دموکراسی مردم ایران در حال شکل گیری و پیدایش می باشد. این امر نه تنها شامل لیبرال دموکراسی پرولتری بل شامل لیبرال دموکراسی بورژوایی هم میشود. به عبارت دیگر نه تنها راست دموکرات لیبرال بل چپ دموکرات لیبرال هم در حالت جنینی و حالت گرایشی است.

این حالت گرایشی که گفته می شود و مقوله جدیدی نیست به این مفهوم است که ما اکنون دارای یک حرکت کارگری لیبرال دموکرات در کشور نیستیم  بل این گرایش و تمایل به لیبرال دموکراسی کارگری است که در شرایط کنونی ایران وجود دارد.

مبحث گرایش به لیبرال دموکراسی و شکل جنینی طبعا به همراه خود این پرسش را دارد که چه وقت حرکت لیبرال دموکراسی مردم ایران متولد خواهد شد و چه وقت این جنین به دنیا خواهد آمد و گرایش به یک حرکت واقعی مبدل خواهد شد؟

پاسخ به این پرسش و پرسش های مشابه در ارتباط قرار می گیرد با موقعیت جنینی جامعه نوین صنعتی که کشور آبستن است چرا که حرکت لیبرال دموکراسی در واقعیت هیچ نیست جزء جامعه نوین سیاسی در شکل سیاسی و روبنایی آن.

بنابر این هر تغییر و حرکت در راستای تکوین جامعه نوین صنعتی عملا گامی در جهت تقویت و شکل گیری حرکت لیبرال دموکراسی مردم ایران خواهد بود.

لیبرال دموکراسی مردم ایران اکنون در این شکل جنینی خود مستقل نیست و بیشتر لیبرال دموکرات ها  دنباله رو احزاب سلف خود در حیطه کارگری و حیطه بورژوایی هستند.

ادامه دارد...

جامعه جمع ساده ایی از اهالی کشور نیست - بخش دوم

برداشت های عامیانه از جامعه ما و جامعه یگانه در یک کشور را با دیگر نمونه ها پیرامون این درک عامیانه پی می گیریم.

یا در یک نمونه دیگر نویسنده مطلب را چنین باز می گشاید:


به گزارش شبکه ایران، «سینان تازچو» بازیگری که با بازی در سریال «عشق و جزا» به شهرت زیادی دست پیدا کرده است این روزها در یک پروژه ایرانی و در فیلم «لاله» جلوی دوربین اسی نیک‌نژاد قرار گرفته است. «زندگی ایرانی» به همین بهانه گفت‌وگویی با این بازیگر ترک انجام داده است که بخش‌های برگزیده آن را در ادامه می‌خوانید:

خیانت مشکل اصلی جامعه ما نیست
فکر می‌کنم این(خیانت) مشکلی است که در همه جای دنیا وجود دارد. تولیدات تلویزیونی ما خیلی بالاست و در سال حدود 300 محصول تلویزیونی تولید می‌کنیم. سریال‌های ترکی در مورد موضوعات مختلف ساخته می‌شود اما اینکه چرا شبکه‌های فارسی‌زبان به سراغ سریال‌هایی با مضمون خیانت می‌آیند سوالی است که من نمی‌توانم در موردش پاسخ درستی داشته باشم. ما در جامعه خودمان مشکلات زیادی داریم که شاید خیانت یکی از آن‌ها باشد اما نمی‌توانم بگویم مشکل اصلی جامعه ما خیانت است
منبع
http://inn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=160520&Rate=0

اما این اندیشه عامیانه  از جامعه واحد در یک کشور واحد محدود به گروه خاصی نیست حتی چپ هم که مدعی یک جامعه عالی است در سطوح مختلف از ادراک درست از جامعه در یک کشور بی بهره است:

نمونه:


استراتژی حزب کمونیست ایران

هدف استراتژیک حزب کمونیست ایران، تحقق برنامه اعلام شده این حزب است. برنامه حزب کمونیست ایران در عین اهداف جهان شمول آن، راه حل و بدیل مشخصی است برای بیرون آوردن جامعه ایران از شرایط فلاکت باری که نظام سرمایه داری حاکم برای اکثریت قاطع مردم این کشور به وجود آورده است. این برنامه ،عملی، واقع بینانه و مرحله بندی شده است.
هدف این برنامه فراهم ساختن ملزومات بنا نهادن یک جامعه سوسیالیستی است، جامعه ای که در آن آزادی و رفاه همگانی جای اسارت و بی عدالتی و محرومیت را می گیرد و فرصتهای یکسان برای رشد و شکوفایی خلاقیت ها و تعالی انسان فراهم می شود، جامعه ای که در آن حرمت انسانی پاس داشته می شود. از نقطه نظر این برنامه سوسیالیزم در ایران امری مربوط به آینده دور دست نیست، بلکه زمینه، توانایی و امکان اجتماعی و اقتصادی آن در بطن نظام سرمایه داری ایران فراهم آمده است. این جامعه سرشار از ثروتها و امکاناتی است که میتواند زندگی آزاد و مرفهی را برای یکایک ساکنین آن فراهم کند، عقب ماندگی های اقتصادی و اجتماعی تحت این برنامه به سرعت می توانند جبران گردند، مشروط بر آنکه قدرت سیاسی در دست کارگران، یعنی فراهم آورندگان ثروت و نعمت جامعه قرار گیرد.

منبع

در عوض حزب کمونیست کارگری ایران در مصوبه کنگره چهارم خود چنین پیرامون جامعه ایران می نویسد:




بيانيه براى مذهب زدايى از جامعه!مصوب کنگره چهارم حزب - دسامبر ٢٠٠٣



جامعه آزاد جامعه اى بدون مذهب، بدون خرافه و بدون زنجير سنن و اخلاقيات کهنه بر انديشه آزاد انسانها است. مذهب جريانى فکرى و اجتماعى فى نفسه تبعيض آميز، خرافى و مغاير با آزادى و شکوفايى انسان است. مذهب حتى بعنوان امر خصوصى افراد سد راه رهايى و شکوفايى و اعتلاى انسان است.

ايران جامعه اى اسلامى نيست. حکومت اسلامى است. اسلام يک پديده ارتجاعى و تحميلى در ايران است که تنها با قدرت سرکوب و کشتار و شکنجه و سنگسار تاکنون بر سر کار مانده است. بيش از دو دهه است که ميخواهند بزور جامعه را اسلامى کنند. قادر نشده اند. اسلام يک وصله ناجور بر پيکر جامعه است. اسلامى کردن جامعه بخشى از جهاد ضد انسانى بر عليه تمامى آحاد جامعه است که جنبش اسلام سياسى و حاکميت اسلامى دنبال ميکنند.

امروز مبارزه عليه حاکميت اسلامى، اسلام، سنن و اخلاقيات و روابط عقب مانده اسلامى و کل ارتجاع اسلامى بخشى از مبارزه وسيع و همه جانبه مردم براى خلاصى فرهنگى و رهايى است. اين مبارزه اى تاريخى عليه خدا و تمام مظاهرش و براى بازگرداندن اختيار به انسان است. اين جنبشى است که اصالت و ارزشهاى انسانى را در مقابل مذهب نمايندگى ميکند. اين مبارزه پس از رنسانس بزرگترين تلاش تاريخى عليه سلطه نفوذ مذهب در جامعه است. تاثيرات اين تحول اجتماعى سيماى سياسى خاورميانه را دگرگون خواهد کرد. اين جنبش امروز تماما توسط حزب کمونيست کارگرى نمايندگى ميشود.

حزب کمونيست کارگرى بمنظور قطع نفوذ مذهب از جامعه خواهان يک مبارزه صريح و روشن و باز و همه جانبه عليه نفوذ دستگاه مذهب است. حزب کمونيست کارگرى در عين تلاش براى آزاديهاى بى قيد و شرط سياسى، در عين اينکه اعتقاد به هر باورى، حتى عقب مانده ترين و ضد انسانى ترين احکام، را حق انکار ناپذير آحاد جامعه ميداند، اما در عين حال خواهان تشديد مبارزه عليه مذهب، گسترش فعاليتهاى روشنگرانه ضد مذهبى و مبارزه اى همه جانبه بمنظور مذهب زدايى از تمامى شئونات جامعه است و براى تحقق اهداف زير مبارزه ميکند.

جامعه جمع ساده ایی از اهالی کشور نیست - بخش نخست


جامعه یک اجتماع ساده از اهالی یک کشور نیست، که شما بیایید بسادگی بگویید جامعه ما این است و آن است، جامعه ما اسلامی است، کاپیتالیستی است و فئودالی است، عادلانه نیست و غیره

البته این نظرات تا بخواهید پیرامون جامعه رایج است و همین امر هم باعث می شود که مباحث و مسائل اجتماعی به خوبی تفهیم نشوند و مرز میان مباحث عقیدتی و اجتماعی مشخص و روشن نباشند . چون عامی برداشت عامیانه و غیر واقعی از جامعه، فعالیت اجتماعی و... دارد و روشنگر هم در این زمینه چندان فرقی با عامی ندارد..

جامعه در اصل عبارت است از یک ساختار منظم اجتماعی از مناسبات انسانی که بر یک شالوده از یک شیوه تولیدی- اقتصادی معین استوار می باشد.

بر این پایه انسانها به هنگام تولید اقتصادی وارد مناسبات اجتماعی معینی میشوند که در قالب این مناسبات اجتماعی تولید میشود، تولید رشد و توسعه می یابد تا زمانی که این قالب عرصه را بر رشدو توسعه تولید تنگ نماید.

به مجموعه ایی از این قالب اجتماعی که بطور منظم و سازمان یافته انتظام می یابد جامعه یا نظام اجتماعی می گویند.

ما از این چنین نتیجه بلافصل می گیریم:

یک  جامعه  درجاتی از توسعه و نظام یافتگی مناسبات اجتماعی تولید می باشد.


بی شک در آغاز چنین سازمان های اجتماعی - اقتصادی بطور پراکنده در سراسر گیتی وجود داشته اند. از پیوست رفته رفته این همبودگی های اولیه بوده است که امروزه جامعه های میلیونی با پیشرفته ترین شیوه های اقتصادی پدیدار شده اند.

با این وچود باید در نظر داشت همان گونه که در سطح یک کشور امکان این وجود دارد که تنها یک شیوه تولیدی وجود نداشته باشد، به همان ترتیب هم این امکانش هست که به تعداد این شیوه های تولیدی جامعه و نظام اجتماعی موجود باشد.

اندیشه تنوع تولیدی- اقتصادی و به تبع آن اندیشه تنوع اجتماعی و تنوع ساختارهای اجتماعی در یک کشور درست خلاف اندیشه عامیانه از یک جامعه در یک کشور می باشد.

اندیشه عامیانه از یک جامعه در یک کشور، در ایران وسیعا متداول می باشد و حتی بسیاری از کنشگران ما گفتمان خود را بر پایه «یگانه جامعه ما» در ایران استوار می نمایند.

اندیشه جامغه یگانه در ایران به اشکال مختلف تبارز می یابد. برای برخی این جامعه ما ، همان جامعه سرمایه داری است و برای دسته دیگر منظور از جامعه ما، جامعه اسلامی است.

به هر حال غالب ایرانیان وقتی کشور خود را مد نظر دارند، این کشور را در هئیت یک جامعه واحد می بینند.

در این رابطه می توان نمونه های متعددی آورد: بطور مثال در یک سایت اینترنتی تحت عنوان

واقعیت جامعه ایران - بررسی اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران"

به چنین متنی بر می خوریم:

ایران با جمعیتی حدود 75 میلیون و مساحتی بالغ بر 1600000 کیلومتر مربع در خاورمیانه، قلب جهان واقع شده و از غنی ترین کشورهای جهان می باشد.
اگر پیشرفتی در این کشور صورت گیرد نباید تعجب کنیم، ایران کشوری که اگر هم ذخایر آن را نادیده بگیریم از جمله کشورهایی است که نیروی کاری آن از تخصص کافی در بیشتر زمینه های علمی، فرهنگی و هنری برخوردارند، گواه این ادعا مدیران، مهندسان و متخصصانی است که در سرتاسر جهان پست های کلیدی در دست دارند و این واقعیت نشانگر لیاقت ایرانی ها فارغ از قوم، نژاد، رنگ و زبان است که به خاطر این که قدرشان را نمی دانیم جلای وطن کرده و غربت نشین می شوند آن هم زمانی که شعار حمایت از جوانان گوش هر ایرانی را کر کرده و فرار به اصطلاح مغزها خوراک مدیران محترم شده است. علت این امر نه عدم حمایت مسئولان که بی عدالتی جامعه است بی عدالتی که نتیجه عملکرد ما ایرانی هاست که مقدمات آزاردگی خاطر متخصصان شده و دلیل اصلی خروج نخبگان از ایران می شود


منبع

http://iranfacts.blogfa.com/




ادامه دارد..