ضد تاکتیک پاره کردن منظر کریه بنیانگذار جمهوری اسلامی
پاره کردن منظر کریه بنیانگذار جمهوری اسلامی، سردادن شعارهایی مبنی بر حذف جمهوری اسلامی و دیگر اعمال از این قبیل همه و همه از سوی مردمی است، که خواهان سرنگونی رژیم هستند، گذشته از آنکه در شکل مثبت خواهان چه رژیم هستند. این یک مساله ناروشنی نیست. بر همین منوال بر کسی پوشیده نیست که این گروه از مردم بخشی از جنبشی هستند، که هم اکنون در جریان است. بیشک این بخش از جنبش یک دست نیست. و نمیتوان این بخش را تماماً به لیبرالها و چپها مربوط دانست. اما از دیگر سؤ این یک حقیقت کتمان ناپذیری است: لیبرالها و چپها مخالف رژیم و خواهان استقرار حاکمیت مردمی و آزادی در ایران هستند. انتظار لیبرالها و چپها از جنبش جاری معمای پیچیده ی نیست که با اصطرلاب سیاسی گشوده شود. رژیم هم به خوبی از این انتظارت واقف است و میداند چرخش ایران بسوی آزادی و مردم سالاری همانا گامی بسوی لیبرالها و چپها است و پیروزی این احزاب را در بر خواهد داشت. انتظار لیبرالها و چپها از جنبش جاری همانا رادیکالیزه شدن آن بسوی آزادی و رژیم مردمی است. مساله در واقع رابطه لیبرالها و چپها و جنبش است. و برای رژیم هم همین رابطه مهم است. از یک سؤ لیبرالها و چپها در پیی آن هستند جنبش جاری ارتقای سطح بیابد و از مراحل پایینی و اصلاح طلبانه، انتخابتی، فردی،..به سطحهای بالا صعود کند، نظام کنونی بر افکنده شود و نظم مردم پیی افکنده شود، و از دیگر سؤ رژیم حاضر تلاشش را میکند مانع از این امر شود تا به استقرار خود چند صباحی دیگر نیز بیافزاید. در چارچوب همین تلاشها است، که رژیم بر این است با تاکتیک "پاره کردن عکس امام" صفوف جنبش را از هم جدا کند، تا جنبش را از خطر لیبرالها و چپها برهاند. تاکتیک او تاکتیک تفکیک است تا لیبرال و چپها را از مشارکت در جنبش جاری بر حذر دارد. به نظر من بهترین ضد تاکتیک از سوی لیبرالها و چپها سکوت است. نباید این مساله را دنبال کرد، موضوع ساخت، واکنش تند نشان داد و خود را با دست خود از صفوف جنبش طرد کرد.
بقولی "موش کور نقب خود را میزند"ما باید مطابق این شعار عمل کنیم سر خود را پایین اندازیم و کار خود را انجام دهیم، اعتنایی به این حرفها نداشته باشیم، که حرف مفت است.