1- نخست از همه سلطنت طلبها هستند که برای اعاده حکومت ازدست رفته پادشاهی خود تلاش می کنند. این ها به دودسته اند
- آنهایی که خواهان اعاده سلطنت به شکل سابق آن هستند
- دسته ایی که خواهان اعاده سلطنت به شکل اصلاح شده اروپایی آن می باشند
سلطنت طلبها به کلیه آنهایی ک سلطنت را بر افکندند بدبین هستند. درجات بدبینی نسبت به آنچه آن را جمهوری خواهان می نامند در این گروه یکسان نیست اما نسبت به کل براندازان نظام سلطنتی وجود دارد. این ها هنگامی که از براندازی کل نظام جمهوری اسلامی سخن می رانند در لفافه همه گروه های برانداز سلطنت را به همکاری با نظام حاکم متهم می کنند.
2-دوم اصلاح طلبان هستند. اصلاح طلبی در ایران یک مقوله وسیع است. اما منظور از اصلاح طلبان مقوله رایج در رابطه با کسانی است که به نحوی از انحا خواهان اصلاح نظام ولایت فقیه هستند. وجه ممیزه این گروه در این است که این ها خواهان براندازی ولایت فقیه نیستند. اصلاحات مدنظر این گروه یکسان نیست. از این رو این ها به دو گروه تقسیم می شوند
- اصلاح طالبان قانون اساسی - اصلاح طالبان حقوقی
- اصلاح طلبان حقیقی- پیرو اجرای بدون تنازل قانون اساسی و اصلاح نظام از بی قانونی
وجه ممیزه اصلاح طلبان کمک به تقویت نظام و پرهیز از براندازی آن است. آنها تظاهرات نمی گذارند ولی اگر گذاردند هم آدرس و هم وقت آن را معین می کنند تا از پیش نیروهای نظامی آماده مقابله با آن گردند.
3-دسته سوم گروه های افراطی چپ هستند. آنها از دیکتاتوری آخوندی از این جهت که دیکتاتوری کارگری و دیکتاتوری حزب خودشان نیست گله مندند. از ظالمانه بودن روابط حهانی سرمایه داری حرکت می کنند و سپس به ظالمانه بودن حکومت سرمایه داری ایران می رسند. پشتیان دمکراسی و آزادی نیستند. هر دو از منظر آنها مقولات بورژوایی است. از راه استبداد و خفقان کارگری در پی رهایی کارگران از قید سرمایه داری هستند که در عمل حکومتشان در همان دیکتاتوری حزبی درجا میزند و در مرحله گذار باقی می ماند. این گروه ها یک دست نیستند. اما بطور کلی به دوسته تقسیم می شوند
- دسته نخست که محتوای چپ افراطی را در فرم افراطی بیان می کنند و به محتوای خود وفادار باقی میمانند
- دسته دوم که محتوای چپ را در قالب واژه های آزادی خواهی و دمکراسی طلبی عنوان می کنند
4-دستجاتی دیگری از اسلامیستها که رقیب نظام جمهوری اسلامی هستند. این ها در پی یک نظام استبدادی و حتی دینی منهای روحانیت می باشند. این ها خود را نه جمهوری اسلامی فعلی را برای نظام جمهوری اسلامی محق می دانند. بعلت بافت استبدادی آخوندی این ها از آغاز به عنوان خطرناکترین رقیب جمهوری اسلامی از جناح های درون نظام و جنگ قدرت تصفیه شدند. این تصفیه بر علیه جناح های دیگر تا کنون ادامه دارد.
5- دسته پنجم نیروهای لیبرال دمکرات هستند که به طور کلی به دو جناح تقسیم می شوند
- جناح راست و مدافعان جامعه بالادستان از سرمایه داران ایرانی که خواهان لیبرال دمکراسی در ایرانند. این ها یک دست نیستند. راست ترین این دسته پیرو لیبرالیسم می باشد. اما گروه از خود هم نمایندگان سوسیال دمکرات دارد که لیبرالیسم را رد می کنند.
- دسته دوم نمایندگان جامعه کارگری هستند که جناح چپ لیبرال دمکراسی در ایران راتشکیل می دهند.
دسته پنچم بطور کلی خواهان براندازی جمهوری اسلامی هستند اما نظر به خاستگاه اجتماعی متضاد رویه های متضادی در لیبرال دمکراسی دارند. لیبرال دمکراسی چپ پیرو لیبرال دمکراسی وسیع با مشارکت فعالانه جامعه کارگری در انقلاب لیبرال دمکراتیک است اما جناح راست از مواضع جامعه بورژوایی در این انقلاب دفاع می کند.
6-دسته ششم اسلامیستهای حاکم می باشند که پیرو ولایت مطلقه فقیه بدون اصلاحات هستند. رقیب این ها اصلاح طلبان و دیگر گروه های اسلامیست می باشند.
در کلیت در ایران ما دارای سه جریان هستیم
- استبدادی
- مابینی
- لیبرال دمکرات
- استبدادیون اعم از سلطنت گرا، اسلام گرا و چپ گرا خواه سکولار و خواه غیر سکولار پیرو نظامی از نظام ها توتالیتر در ایران هستند. این دسته از محافظه کارانند و از تغییر اساسی نظام سیاسی در ایران پشتیبانی نمی کنند. آنها منافع اجتماعی خود را در پی اعمال دیکتاتوری و ابقای نظام سیاسی سرکوب و خفقان و حاکمیت غیر دمکراتیک می بینند.
- دسته بعدی آزادی خواهان و دمکرات ها هستند. آنها خواهان تغییر اساسی نظام اداری ایران از شکلی از اشکال استبداد کهن به نظام مشارکت نیروهای اجتماعی ترقی خواه می باشند.
- دسته سوم گروه های مرکز نشین و مابینی هستند که میان دو گروه مستبدین و لیبرال دمکرات ها در نوسان هستند. این ها خود را پلی میان این دو گروه اصلی می دانند و گروه های بی هویت اما از نظر جمعیت شناسی- دموگرافی- از کمیت چشم گیری بر خوردارند.