۱۳۹۲ فروردین ۱۵, پنجشنبه

استراتژی و تاکتیک

لیبرال دموکراسی کارگری و رابطه اش با لیبرال دموکراسی مانند رابطه تاکتیک با استراتژی است. لیبرال دموکراسی کارگری در
واقع یک تاکتیک و یک راه کارگری از استراتژی لیبرال دموکراسی است.

اصول واحد و استراتژی مشترک همان لیبرال دموکراسی است. لاکن راه رسیدن به این اهداف بلند مرتبه تاریخی در کشور راه کارگری است وقتی سخن از لیبرال دموکراسی کارگری به میان می آید.


از پیش روشن است مخاطب راه کارگری در انقلاب بورژوا دموکراتیک  کارگران می باشند و این تاکتیکی است که کارگران ایرانی باید در این انقلاب در پیش گیرند.

چون استراتژی و اصول  یکی می باشند تاکتیک کارگری یعنی لیبرال دموکراسی کارگری تنها راهی است که کارگران برای نیل به اهداف مشترک در پیش می گیرند و در هرباره پیروزی انتخاباتی بر کشور حاکم می کنند.

کارگران از جهت دیگری برای لیبرال دموکراسی مثمر ثمرند.

امروزه این کارگران هستند که پیگیرترین راهرو  لیبرال دموکراسی اند. از این رو لیبرال دموکراسی  یعنی خواه اصول لیبرالیته و خواه اصول دموکراسی از جانب کارگران به مراتب بهتر مدافعه میشود تا از سوی دیگر طبقات لیبرل دموکرات کشور.

در تمامی عرصه ها که هرباره چالش میان لیبرال دموکراسی و ارتجاع و امپریالیسم در کشور جریان دارد، این ذهنیت کارگری است که پیوسته در دفاع از لیبرال دموکراسی ذهنیتی فعال تر، پیگیرتر و شفاف تر از سایر طبقات لیبرال دموکرات کشور می باشد.

این نقش برجسته و یپگیر کارگران جدید در امر لیبرال دموکراسی جایگاهی است که درک  آن از دیرباز وجود داشته است. سابقا این نقش برجسته را فعالان کارگری تا دیروز  رهبری کارگران در انقلاب بورژوا دموکراتیک عنوان می کردند که عنوان درستی از ماواقع نیست.

رهبری در انقلاب بورژوا دموکراتیک امری دموکراتیک و انتخاباتی است و هرباره در پای صندوق های رای در یک نظام پولاریسته تعیین خواهد شد.

لاکن نقش برجسته کارگران در امر انقلاب بورژوا دموکراتیک جدا از این رهبری گزینشی است.

کارگران جدید این نقش برجسته را از راه انتخابات کسب نکرده و نخواهند کرد بل که محصول موقعیت و هستی کارگری در روابط و مناسبات جدید و بالنده است که به آنها چنین موقعیت پیگیر و برجسته ایی اعطا می کند.


اما در خصوص تاکتیک یعنی لیبرال دموکراسی کارگری، این یک  راه مختص کارگران و تجویزی است از جانب کارگران در حل مشکلات عدیده کشوری است

در تاکتیک ها مسلما راه ها هم از هم جدا می گردند و در این جدایی هاست که هرباره استقلال های طبقاتی حفظ می شوند. راه کارگری در حل مشکلات عدیده اجتماعی کشور در یک کلام عبارت است کارگران در موقعیت رهبری کشور که پیوسته با در نظر داشت رفاه و حال کارگران می باشد.

ما از دیگر تاکتیک ها و روش های لیبرال دموکراتیک این انتظار را نداریم که در هر راه کرد به کارگران بیاندیشند. امادر عوض این انتظار و توقع از راه کارگری و لیبرال دموکراسی کارگری می رود که پیوسته و در همه جا راه کارگران از سوی کارگران و برای کارگران باشد.

فرقی نمی کند کدام مصوبه قانونی، کدام پروژه سازندگی و کدام حرکت و اقدام در کشور. در همه عرصه ها و نبردها لیبرال دموکراسی کارگری یعنی کارگران که برای کارگران تصمیم می گیرند.