۱۳۹۲ فروردین ۶, سه‌شنبه

اصلاحات لیبرال دموکراتیک از پایین ممکن است

نباید به دو قطبی شدن های موجود میان بورژوا - تئوکرات ها و امپریالیستها وقهی نهاد. راه سوم  ورای این دو قطب وجود دارد.
اصلاحاتی که امپریالیستها انجام می دهند فرجامی ندارد  و منجر به تمدن های بزرگی که رژیم های ایشان وعده می دهند نخواهد شد. واکنش بلافصل این چنین اصلاحاتی معمولا برانگیختن واپس گرایی و اسلام گرایی و... می باشد

برخلاف تصور برخی اصلاحات امپریالیستی شبه مدرنیزاسیونی بیش نیست و این اصلاحات هرگز عاقبتی ندارد و نمی تواند از تحریک مرتجعین فراتر رود و ابعاد همه جانبه به خود بگیرد و یا از خود استقامت  و یپگیری نشان داد.

بطور نمونه اصلاحات شاه در ایران که تابع دکترین ها و اصلاحات امپریالیستی  بود اگر ناپیگیر، ناکامل و تحریک کننده ارتجاع داخلی بود این بخاطر ویژگی هایی است که اصلاحات امپریالیستی از آن برخوردار است.

اصلاحات امپریالیستی از آنجاییکه تابع منافع داخلی و ملی نیست هرگز نمی تواند انتظام بخش برای ساختار اقتصادی اجتماعی مدرن باشد که در همه جا محصول انقلاب صنعتی است.

از همین رو اصلاحات شاهی و آمریکایی در ایران جهت مدرنیزاسیون و انقلاب صنعتی در عوض این که جهت دوام و بقای رژیم آمریکایی در ایران گردد منجر به عدم ثبات این رژیم در داخل گردید و این امر در ماهیت و خاصیت این اصلاحات نهفته است که اصلاحات  امپریالیستی به ضد اصلاحات خود مبدل میشود.

در مقابل این دور باطل  از اصلاحات و ضد اصلاحات که مشخصه حاکمیت امپریالیستی و از سازندگی و تخریب می باشد راه سومی وجود دارد که اصلاحات لیبرال دموکراتیک مردم ایران از پایین نام دارد.

اصلاحات لیبرال دموکراتیک از پایین همان فرآیند مدرنیزاسیون دموکراتیک و مردمی است.

شالوده اجتماعی و انسانی اصلاحات و مدرنیراسیون لیبرال دموکراتیک سه طبقه اصلی می باشند: طبقه متوسط نوین، کارگران فابریک ها و بخشی از بورژوازی صنعتی .

اصلاحات از پایین که می گویند در واقع در واقعیت همین اتحاد و اتفاق این سه طبقه برای تشکیل یک نظام سیاسی لیبرال دموکراتیک در کشورمی باشد

در سایه این رهبری سه گانه است که می توان بخشی میلیونی از توده های سنتی و فقیر  شهر و روستا را با فرآیند اصلاحات از پایین و دموکراتیک همراه ساخت.

در این بسیج عمومی که وسیع ترین اهالی مشارکت دارند کشور راه ترقی، اصلاحات، مدرنیزاسیون ، رفاه عمومی و امنیت و ثبات داخلی و.. را طی خواهد کرد.

این اصلاحات از پایین را ما می توانیم راه ایرانی انقلاب صنعتی در کشور نام نهیم و با راه چینی و مشابه مقایسه کنیم.

در راه چینی  رهبری  ظاهری سه گانه ندارد. بل که حاکمیت در دست کارگران می باشد. گرچه راه چینی در واقعیت حاکمیت پرولتاریای چین نیست- بل که برعکس - بخشی از بورژوازی مدرن چینی و طبقه کارشناسان و تکنوکراتان یعنی طبقه متوسط نوین متحدانه در یک نظام تک حزبی در کنار هم رهبری انقلاب صنعتی و اصلاحات در چین را بعهده می گیرند.

در راه ایرانی برعکس از پیش شفافیت وجود خواهد داشت و مرزهای طبقاتی میان حاکمیت سه گانه محفوظ باقی خواهد و نظام تک حزبی وجود نخواهد داشت و پلورالیته، تعدد احزاب، تشکیل تشکلات صنفی و سندیکایی و.. برسمیت شناخته خواهد شد.

در راه ایرانی اصلاحات از پایین به معنای واقعی با مشارکت وسیع ترین اقشار و طبقات خواهان ترقی و اصلاحات و... انجام پذیر خواهد شد.

اما ذر شباهت ها با راه چینی راه ایرانی متکی بر برنامه ریزی منظم و منسجم توسعه با هدایت و مشارکت دولتی خواهد بود. در راه ایرانی هراسی از بورژوازی صنعتی نخواهد بود. فریبی از این که حکومت کارگری است وجود نخواهد داشت.

در راه ایرانی کارگران ضمن برخورداری از تشکلات صنفی، حق پیوست به احزاب سیاسی و فعالیت سیاسی از حق مشارکت در حکومت برخوردارند و نظر به این که کارگران در کنار دیگر طبقات خواهان اصلاحات از ستون های حکومت می باشند در کلیه قوانین و مصوبات پارلمان مطابق با روح و منشور ملی به رفاه کارگران توجه خواهد شد.

راه ایرانی اصلاحات یعنی اصلاحات از پایین ممکن و شدنی است و تنها شرط تحقق آن، اراده طبقات سه گانه برای اتحاد و اتفاق و پیمودن راه استقلال و حاکمیت ملی و رفاه همگانی و پیشرفت و توسعه صنعتی کشور می باشد.