پس چنانچه به موازات بهمن، اهریمن هم وجود داشته، پس آنگاه از منظر دینی که شالوده اش را مدیون بهمن و اهورا می باشد، - مزدیسنا - از دین اهریمن - دیویسنا- تنها می توان در شکل منفی آن یعنی همان شکل بر ما ایرانیان آشنا سخن راند.
گفتیم از منظر دین زرتشتی ، دین اهریمنی نه تنها دین هندوان بوده بل که از این منظر دین میترا و دین گاو کشان و دین زیر زمینی - از همین جا آیین زورخانه - هم که آیین پهلوانی و آیین جنگاوران و شوالیه ها و کیانیان محسوب میشده، به جای خود در شمار ادیان باطل و شیطانی و متعلق به دیوان و کیانیان و کرپان ها محسوب میگشت.
بنابر این دین جدید یعنی دین زرتشتی که امروزه برای بسیاری یک اصل در بی نهایت جلوه می کند در تاریخ دین ایرانیان متعلق به یک دوره ایی نه چندان دور است.
نظر به این مسئله و نظر به این که همین دین در دوره ساسانیان و سپس در دوره اسلامی در هند دستخوش تغییر و تحولات گشت اتکاء به میرات دینی زرتشتیان برای بازسازی تاریخ دینی ایرانیان تنها در حکم اتکاء به یک دوره از این فرآیند طولانی و دینی است که مدام در بستر تاریخ واقعی در تغییر و تحول بوده است.
درست همین نکته - نحوه نگرش - که از نظر بسیاری بدور نگه داشته شده به سهم خود بازسازی تاریخ دین در ایران پیش از اسلام را از نظر متدولوژی دچار مشکلات شگرفی نموده است
بر پایه همین خطای متدولوژیک در بررسی تاریخ دین ایرانیان است که بسیاری دین اصلاح شده زرتشتیان را به منزله تنها اساسی تلقی می کنند که توگویی بر آن شالوده می توان تاریخ طولانی دین ایرانیان را بازسازی نمود.
نمونه های متعددی را می توان آورد که نشان می دهد که در دین زرتشتی بر خلاف دین پیش از او یعنی در دینی که زرتشتیان آن را دین باطل شده قلمداد می کردند بسیاری موارد با وجود به عاریه گیری از دین باطل در دین جدید به گونه دیگر مطرح است.
بر همین اساس است که در نظر من همان سلسله مراتبی را که سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام به خود تجربه کرده اند همین روند تحولی را دین آریایی در مراتبی دیگر و به شکل دیگر به خود دیده است.
حال به عهده ماست که نظر به این که مراحل اولیه و پیشین از یک دینی که امروز دین زرتشت خوانده میشود و این مراحل دیگر موجود نیستند و حتی خود این دین زرتشت درکشور اصلی اش یعنی ایران از خانه بیرون رانده شده، بر اساس فاکت های از هم گسیخته تاریخی دویاره آن را تا حد امکان بازسازی کرد.
اما مهم در این رابطه در نظر من مهمتر از فاکت ها و داده های تاریخی نحوه پرداخت این داده هاست و در این رابطه روش تاریخی یعنی روشی که دین را به صورت یک فرآیند به مراحل گوناگون تقسیم می کند که بدنیال هم می آیند و... تنها روش درست علمی است.
بر پایه همین روش علمی و تاریخی است که اگرما به ادیانی که در ایرانویج مطرح بوده اند نظر افکنیم متوجه خواهیم شد که آنچه ما امروز به نام میراث دینی ، زرتشتیان در دست داریم اشکال تغییر یافته از ادیان دیگر بوده که گرچه بعدها به نام ادیان باطل اما لاکن زمانی از دین های رسمی کشور محسوب میشدند و آنچه دین زرتشت و دین پاک خوانده میشود در واقع هستی اش را مدیون همین ادیان باطل می باشد.
من در این جا بارها از بهمن و اهریمن این دو جفت همزاد زوروان سخن راندم. اگر این فرض درست باشد که به مینو یعنی بهمن همان اهور مزدا است آنگاه می توان ثابت نمود که نه تنها بهمن همان اهورا مزدا است بل که مهر و خرداد هم اسامی دیگری از همان اهور مزدا بوده اند. می گویم بوده اند چرا که در دین اصلاح شده زرتشی دیگر چنین نیست.
همان گونه که می دانیم هریک از روز های یک ماه برای خود نامی داشته اند یعنی اولین روز هر ماه «روز اهورا مزدا»، روز دوم روز بهمن ، روز سوم اردیبهشت روز چهارم شهریور و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» نامیده میشده است.
اما چرا؟ چرا باید چنین ترتیبی باشد
ادامه دارد....
گفتیم از منظر دین زرتشتی ، دین اهریمنی نه تنها دین هندوان بوده بل که از این منظر دین میترا و دین گاو کشان و دین زیر زمینی - از همین جا آیین زورخانه - هم که آیین پهلوانی و آیین جنگاوران و شوالیه ها و کیانیان محسوب میشده، به جای خود در شمار ادیان باطل و شیطانی و متعلق به دیوان و کیانیان و کرپان ها محسوب میگشت.
بنابر این دین جدید یعنی دین زرتشتی که امروزه برای بسیاری یک اصل در بی نهایت جلوه می کند در تاریخ دین ایرانیان متعلق به یک دوره ایی نه چندان دور است.
نظر به این مسئله و نظر به این که همین دین در دوره ساسانیان و سپس در دوره اسلامی در هند دستخوش تغییر و تحولات گشت اتکاء به میرات دینی زرتشتیان برای بازسازی تاریخ دینی ایرانیان تنها در حکم اتکاء به یک دوره از این فرآیند طولانی و دینی است که مدام در بستر تاریخ واقعی در تغییر و تحول بوده است.
درست همین نکته - نحوه نگرش - که از نظر بسیاری بدور نگه داشته شده به سهم خود بازسازی تاریخ دین در ایران پیش از اسلام را از نظر متدولوژی دچار مشکلات شگرفی نموده است
بر پایه همین خطای متدولوژیک در بررسی تاریخ دین ایرانیان است که بسیاری دین اصلاح شده زرتشتیان را به منزله تنها اساسی تلقی می کنند که توگویی بر آن شالوده می توان تاریخ طولانی دین ایرانیان را بازسازی نمود.
نمونه های متعددی را می توان آورد که نشان می دهد که در دین زرتشتی بر خلاف دین پیش از او یعنی در دینی که زرتشتیان آن را دین باطل شده قلمداد می کردند بسیاری موارد با وجود به عاریه گیری از دین باطل در دین جدید به گونه دیگر مطرح است.
بر همین اساس است که در نظر من همان سلسله مراتبی را که سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام به خود تجربه کرده اند همین روند تحولی را دین آریایی در مراتبی دیگر و به شکل دیگر به خود دیده است.
حال به عهده ماست که نظر به این که مراحل اولیه و پیشین از یک دینی که امروز دین زرتشت خوانده میشود و این مراحل دیگر موجود نیستند و حتی خود این دین زرتشت درکشور اصلی اش یعنی ایران از خانه بیرون رانده شده، بر اساس فاکت های از هم گسیخته تاریخی دویاره آن را تا حد امکان بازسازی کرد.
اما مهم در این رابطه در نظر من مهمتر از فاکت ها و داده های تاریخی نحوه پرداخت این داده هاست و در این رابطه روش تاریخی یعنی روشی که دین را به صورت یک فرآیند به مراحل گوناگون تقسیم می کند که بدنیال هم می آیند و... تنها روش درست علمی است.
بر پایه همین روش علمی و تاریخی است که اگرما به ادیانی که در ایرانویج مطرح بوده اند نظر افکنیم متوجه خواهیم شد که آنچه ما امروز به نام میراث دینی ، زرتشتیان در دست داریم اشکال تغییر یافته از ادیان دیگر بوده که گرچه بعدها به نام ادیان باطل اما لاکن زمانی از دین های رسمی کشور محسوب میشدند و آنچه دین زرتشت و دین پاک خوانده میشود در واقع هستی اش را مدیون همین ادیان باطل می باشد.
من در این جا بارها از بهمن و اهریمن این دو جفت همزاد زوروان سخن راندم. اگر این فرض درست باشد که به مینو یعنی بهمن همان اهور مزدا است آنگاه می توان ثابت نمود که نه تنها بهمن همان اهورا مزدا است بل که مهر و خرداد هم اسامی دیگری از همان اهور مزدا بوده اند. می گویم بوده اند چرا که در دین اصلاح شده زرتشی دیگر چنین نیست.
همان گونه که می دانیم هریک از روز های یک ماه برای خود نامی داشته اند یعنی اولین روز هر ماه «روز اهورا مزدا»، روز دوم روز بهمن ، روز سوم اردیبهشت روز چهارم شهریور و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» نامیده میشده است.
اما چرا؟ چرا باید چنین ترتیبی باشد
- روز اهورا مزدا
- روز بهمن
- روز اردی بهشت
- روز شهریور
- روز اسفند
ما وقتی به این ترتیب بدقت نگاه می کنیم آنگاه به مراتب زیر بر می خوریم
- روز نخست روز اهورا مزدا
- روز دوم روز اهورا مزدا
- روز سوم روز شهریاران
- روز چهارم روز شهریاران
- روز پنجم روز دین
و به عبارت دیگر
- روز خدا
- روز شاه
- روز روحانیت
ادامه دارد....