۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

21-لیبرال دمکراسی کارگری




قبل از این که وارد مبجث جدید دولت در ایران بشویم اجازه بدهید برای جمع بندی معانی بکارگرفته شده در این نوشته ها پیرامون دولت که مبنایی برای بحث آتی ماست بپردازیم.



در مورد دو وازه دولت و حکومت در ایران میان ایرانیان وحدت نظر وجود ندارد. من در اینجا دولت و حکومت را مترادف هم بکار گرفته ام. درحالیکه در ایران امروز دولت به قوه اجرایی اتلاق می شود و نظام حکومتی و حکومت جمهوری اسلامی برای کل نظام. قالبا نیرو های چپ دولت را به مثایه نظام حکومتی بکار می گیرند و واژه حکومت را به مثابه قوه اجرایی نظیر حکومت احمدی نژاد. اما چنانکه عرض کردم مقامات رسمی برغم چپی ها واژه دولت احمدی نژاد و دولت مصدق و... استفاده می کنند. بر هر صورت این عدم تفافق مبنایی برای یکسری آشفتگی و سوء تفاهم هادر میان هموطنان شده است که گاه از آن هم بهره برداری سیاسی می شود. من در نوشته های قبلی ام ایندو واژه دولت و حکومت را مترادف هم بکار برده و در جایی که دولت را به عنوان امروزی و رسمی آن یعنی قوه احرایی آن بکار برده ام به نحوه استفاده اشاره نموده ام. در ادامه سعی میکنم به همین اسلوب به بحث ادامه دهم



من به شخصه به این نظرم که محققین بر خلاف معلمین دارای یک اسلوب دیگری هستند معلمین در پی ارائه یک تعریف برای کلمات هستند و به شکل لغات نامه ایی عمل می کنند. علت این اسلوب در این است که معلم عالم است و می داند. روش دانستن معایر اسلوب رسیدن به دانایی است. رسیدن به علم روش علمی است. در روش تحقیقاتی دانش مبنا نیست بلکه نتیجه است. از اینرو اسلوب تحقیقاتی بر خلاف روش معلمین عمل می کند. در این اسلوب محقق توضیح می دهد و سپس بدنبال یک نام می گردد. در این اسلوب نام گذاری ثانویی است. علت تاخر نام گذاری در روش تحقیقاتی در این است که موضوع هنوز روشن نیست و هنوز نام گذاری نشده است. و به این اعتبار بدنبال یک نام می گردد. در عوض در روش تعلیمی موضوع از پیش روشن شده و حا افتاده و دارای یک نام است.



معمولا مشکل از زمانی آغاز می شود که در هر دو سو مبالغه می شود. اگر ما روش تعلیمی را مبالغه آمیز بکارگیریم و دامنه روش تعلیمی را بر سر موضوعات ناروشن هم گسترش دهیم در نتیجه این تعمیم نابجا موضوعات ناروشن در پی نام می گردند که هنوز شایسته آن نیستند. در این حالت افراطی اول نام وجود دارد و بعد آدمی بدنبال یک معنا برای آن است. در شق افراطی دیگر هم به همین منوال است. اگر آ دم آزموده را آزمون کند و مرتب برای موضوعاتی که شناخته شده اند در پی یک نام باشد آنگاه این وضع پیش می آید که فرد مرتب باید توضیح دهد. این حالت هنگامی پیش می آید که وسواس و شکاکیت و عدم شناخت و لذا عدم نام گذاری تئوریک و ایدئولوژیک می شود



جالب در این جاست که به عللی تعدادی از کلمات بسیار متداول در نزد ما نظیر فرهنگ ، دولت دین و.. معنای روشنی برخورد دار نیستند. به اعتبار فوق این مفاهیم هنوز در مرحله ناروشنی و توضیح و تحقیق قرار دارند.

همانطور که گفتم واژه دولت هم از شمار همین واژه هاست. به این منظور من مجبورم قبل از ورود به مبحث دولت در ایران به خواننده منطوری راکه من از دولت در ایران دارم روشن سازم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر