۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

تفاوت مالکیت شخصی و مالکیت خصوصی - یخش دوم

برای درک بیشتر تفاوت مالکیت شخصی و بدوی و محرز و جهان شمول از یک سو و از سوی دیگر مالکیت خصوصی - و حتی
عمومی - بر سرمایه ها بهتر است به یک نکته پیش از همه توجه مان را معطوف کنیم.

اول از همه آن قدر که مالکیت شخصی بدویت و طبیعی بودن آن محرز است  موجودیت طبیعی و بدوی مالکیت خصوصی بر سرمایه ها   محرز نیست.

به عبارت دیگر انسان ها و با بهتر بگوییم جامعه های انسانی و طبیعی آغازین در شرایطی نبوده اند که بر آنچه سرمایه و وسایل کار نامیده میشود به جز مالکیت عمومی و اجتماعی و  همگانی مالکیت دیگری یعنی مالکیت خصوصی و یا مالکیت برخی و بخشی را در ازای مالکیت همه اعمال نمایند.

در این جا توجه داشته باشید آنچه که ما به نام خاص در برابر عام، جزء  در برابر کل می آوریم  همان فرد در برابر جمع نیست.

 در عالم واقعیت این طور نیست که هر آنچه جمعی، عمومی و کلی نیست پس الزاما فردی است. به عبارت دیگر آنچه خصوصی و غیر عمومی است پس الزاما فردی و شخصی است.

خصوصی بودن در واقعیت می تواند مفهوم فراتر از شخصی و فردی داشته باشد اما در هر حالت خصوصی بودن یعنی عمومی نبودن.

اما در حالت فردی و شخصی آنچه که محرز است پیوسته مالکیت شخصی از موجودیت برخوردار بوده است. اما حدود این مالکیت و یا حیطه ای که در آن این حق مالکیت- شخصی - اعمال می شده و آنچه را که مایملک شخصی می خواندند مانند امروز چنان وسیع نبوده و مالکیت بر سرمایه ها را شامل نمی شده است.

مالکیت یر سرمایه ها در آغاز خصوصی نبود و این خصوصی نبودن مالکیت بر سرمایه ها هیچ تضادی با این نداشت و پیدا نمی کرد که مالکیت شخصی در حدود و محدوده وجود نداشته باشد  تا آزادی و شخصیت فرد را ضمانت نکند.

یعنی اساسا این تصور باطل و بی پایه است مبنی بر این که هر جایی که بر هر علت مالکیت عمومی بر سرمایه های اجتماعی اعمال میشود  آنگاه در آن مکان مالکیت شخصی و به همراه آن آزادی و فردیت و شخصیت و... موجودیت و فلسفه وجودی خود را از دست می دهد.

علت ساده است: چون در این جا حدود و حیطه ها مالکیت ها یعنی شخصی و عمومی با هم فرق می کنند. در حیطه مالکیت شخصی سخن بر سر دست رنج شخص انسان است و در حیطه مالکیت عمومی و یا خصوصی مالکیت انسان بر سرمایه های اجتماعی و طبیعی..


ادامه دارد






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر