۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

2-لیبرال دمکراسی کارگری




یک مطلبی که در مباحثات بعدی هم مورد استفاده ما قرار می گیرد و در این جا در رابطه با مبحث ایدئولوزی باید مطرح شود همانا معمای هستی دوگانه انسان اجتماعی است. هستی اجتماعی ما انسانها و از جمله کارگران به دو بخش تقسیم می شود



1-هستی مادی

2- هستی روحی



در جانب هستی روحی مناسبات حقوقی و دولت و... قرار دارند و هستی مادی انسان اجتماعی همان اقتصاد اجتماعی است. این هستی اقتصادی است که مناسبات حقوقی و دولت را تعیین می کند و نه بر عکس. همین طور هم است در مورد جامعه کارگری. این هستی اقتصادی جامعه کارگری است که مناسبات حقوقی و دولت آنرا تعیین میکتد. جامعه کارگری در طول تاریخ مدنیت و در طول تاریخ پیدایش خود عکس برگردانی از جامعه مدنی است. جامعه مدنی جامعه فرادست است و جامعه کارگری جامعه فرودست هر دوره تاریخی را تشکیل می دهد و در هر دوره تاریخی بر محور صرورت های همان دوره تاریخی- شرایط مادی و روحی- دو جامعه بر حول یک مجور مطرح هستند. همین محور تاریخی است که در هر دوره تاریخی در مناسبات حقوقی ، دولت و اقتصاد همان عصر به شکل متضاد و کلی متبارز می شود. و به همین منوال است در عصر لیبرال دمکراسی که در آن لیبرال دمکراسی عام در تنازع میان کارگران و بورژوازی لیبرال دمکرات بر محور دمکراسی و لیبرالیته بطور خاص متجلی می شود.



اما رابطه یک ایدئولوژی و یک هستی اجتماعی به این گونه است که یک هستی احتماعی- مادی و معنوی- مقدم و یک ایدئولوژی ثانوی است. این هستی اجتماعی است که ایدئولوزی را بوجود می آورد و نه بر عکس. بر خلاف تصور ایدئولوژی نه در قبال هستی مادی و خواه در برابر هستی روحی و معنوی داری مقام سازنده و مولد نیست. هستی اجتماعی دوگانه زاییده هیچ ایدئولوژی نیست.



به این اعتبار و در رابطه با بحث ما پیرامون لیبرالیسم خواهیم داشت که جامعه بورژوایی زاییده لیبرالیسم نیست. بلکه برعکس این لیبرالیسم است که زاییده جامعه بورژوایی است. لیبرالیسم در واقع صورت ایدئولوژیک حیات اجتماعی بورژوازی است. این صورت ایدئولوژیک سعی می کند هستی دوگانه بورژازی را در زر ورق ایدئولوژیک پیچیده و آنگاه آنرا به عنوان یک آلترناتیو ایدئولوژیک به جامعه بورژوایی عرضه دارد ..



در این جا بذل نوجه به رابطه جامعه بورژوایی و ایدئولوژی حائز اهمیت است. برخلاف تصور برخی لیبرالیسم حزئی از هستی اجتماعی بورژوازی نیست. و به این اعتبار لیبرالیسم هستی معنوی و روحی جامعه بورژوای نیست. شرط اولیه هر ایدئولوژی و از جمله لیبرالیسم وجود اولیه هستی اجتماعی و بالاخص هستی احتماعی بورژوایی است



من در بالا از رابطه هستی مادی و هستی معنوی و روحی به کوتاه سخن گفتم. و در اینجا و در رابطه با یک ایدئولوژی باید عرض کنم لیبرالیسم هستی روحی و معنوی بورژوازی نیست. بلکه به معنایی که فوقا ارائه شد لیبرالیسم در چارچوب ایدئولوگیزه کردن هستی مادی و هستی معنوی بورژوازی صورت ایدئولوژیک هستی معنوی بورژوازی و به مراتب آن هستی مادی آن است.



هستی مادی + هستی روحی = هستی احتماعی



1-هستی احتماعی

2- ایدئولوژی




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر