۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

بخش پنجم - نگاهی به سکولاریسم نو و خدمت ناخواسته ولایت فقیه به آقای نوری علا


برای پیشگیری از ناروشنی و در هم برهمی مطالب اجازه دهید در آغاز این بخش به عنوان یک جمع بندی موقت هم که شده اشاره زود گذری داشته باشیم به مقصد نهایی این مطالب و اینکه ما تاکنون چه مسیری از آن را پیموده ایم.

بنابر برداشت سیاسی که دوست عزیز و اندیشمندمان آقای اسماعیل نوری علا پیرامون علت وجودی جماعت های دینی و مذهبی که ما آنها را برای سهولت کلام نهاد و تشکیلات کلیسا خواندیم ایشان سرانجام و در تحلیل نهایی به این نتیجه می رسند که جدایی میان نهاد کلیسا و نهاد دولت در واقع جدایی میان دو نهاد سیاسی و دو نهاد دولتی ازهم هستند. از این رو ایشان نظریه دو دولت موازی را ارائه می دهند که در یک یکسوی آن دولت کلیسا و واتیکان قم قرار دارند و در کفه دیگر آن دولت سکولار تهران. ایشان این جداسازی دودولت را سکولاریسم نو می خوانند. ایشان در ادامه به این نظرند که ولایت مطلقه فقیه در ایران در خدمت تئوری سکولاریسم نو می باشد. استدلال ایشان برای این منظور این است که ولایت مطلقه فقیه موجب انسجام سازمانی نهاد کلیسا در سایه یک دولت متمرکز موسوم به واتیکان قم شده است.در زیر چتر چنین تشکیلات واحدی عملا جدایی دو نهاد دولتی و سیاسی کلیسا و دولت سکولار سهل تر است. ایشان بر پایه این نظریه به این گمانند از هم اکنون ولایت مطلقه فقیه زمینه های جدایی دولت قم از دولت تهران را فراهم کرده است. به عبارت دیگر ایشان علت عدم موفقیت این طرح در گذشته تاریح کشورمان را در عدم فراهم بودن زمینه های عملی اجرای طرح سکولاریسم نو تلقی نموده که بدینسان ولایت مطلقه فقیه ناخواسته عملا در راستای احرای این طرح خدمت گذاری نموده است. از این الحاظ استقرار ولایت مطلقه فقیه یک ضرورت تاریخی بوده است. از دیگر سو تئوری واتیکان قم آقای نوری علا متوجه کاتولیسم شیعه است یعنی متوجه آن مذهبی در اسلام که اصلاح نشده است و الزامی هم به اصلاح و رفرم یعنی پالایش آن از سیاست زدایی نیست. از اینرو ایشان وقعی به پیش شرط های سکولاریته و عصر روشنگری نظیر رفرماسیون یعنی پروتستانیسم اسلامی که ما از آن در اینجا بنام رنسانس اسلامی یاد بردیم نمی نهند. در ادامه تصمیم داریم به دیگر پیشرط های طلوع عصر روشنگری اشاره کنیم

1-شیعه در حال انتظار

2-رویه سکوت و سخن نگفتن

3-رویه عدم شناخت آنجهان

ما اگر اروپامرکزی را به کنار نهیم در خواهیم یافت که در کشور ما بسیاری از زمینه های یک عصر روشنگری و سکولار بدون این که ولایت مطلقه فقیه در این سه دهه حیات ننگپن و سیاهش زمینه های آنرا برای ما فراهم کرده باشد و فراهم کند مهیا بوده است. متاسفانه ما در عوض توجه به این سرمایه های غنی و بهره برداری از آن با بی اعتنایی و بدبینی به تاریخ کشورمان برخورد می نماییم. متاسفانه ما وقتی به گذشته تاریخ کشور مان باز می نگریم در عوض ثبت وقایع مثبت با تارک بینی ها توام با تنفر از آن سر باز می گردانیم ولذا کار ما معطوف به نسخه نویسی از تاریخ اروپا می شود. یکی از نکات مثبت تاریخ ما که برای اهداف سکولاریته مهم است پرهیز مذهب رسمی و شیعه 12 امامی از حکومت و سیاست بر مبنای اصل انتظار و غیبت است

ادامه دارد...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر