۱۳۹۲ بهمن ۳, پنجشنبه

اقتصاد طبیعی و اقتصاد کالایی - 6



گفتیم ارزش اقتصادی هر فراورده - مانند میز در مثال بالا - که به هنگام مبادله متجلی می گردد به دو جزء می باشد. در پیوند با رابطه سرمایه و بهره عنوان شد که تناسب سرمایه و بهره در یک فراورده - مانند میز -  یک تناسب ارزشی است.

در این تناسب ارزشی در واقع دو ارزش مطرح است: یک ارزش سرمایه ای و دیگر ارزش بهره ایی. پس در یک نتیجه نهایی هر ارزش اقتصادی یک فراورده مانند میز مرکب از ارزش سرمایه ایی میز و بهر میز می باشد.

در رابطه دیگر داشتیم که یک رابطه ارزشی در بیان محدودتر رابطه میان کار فیزیکی و کارهنری و پنهان شده می باشد.

این ها مطالبی بودند که تاکنون داشته ایم. حال با حرکت از این مبانی نظری بیافکنیم به این که وقتی یک میز تولید می شود و کارگر نجار پاداش می گیرد چرا با این وجود گفته می شود که کار کارگر پرداخت نشده است؟ منظور از کار پرداخت نشده در این میان در چیست؟ رابطه این کار پرداخت نشده با بهره چیست؟ در چه فرآیندی این عمل روی می دهد که کار کارگر پرداخت نمی شود؟ به هنگام پاداش دادن؟

به هنگام پاسخ به پرسش های فوق است که ما با فرمالیسم درگیر میشویم.

اما قبل از ورود به این مبحث بد نیست یک واژه را پیشتر توضیح دهیم: ارزش افزوده و یا ارزش اضافی

در رابطه ارزشی که ما داشتیم دیدیم که هر ارزش اقتصادی مرکب از دو وجه سرمایه و بهره است. مطابق تبیین ارزش اضافی، بهره در واقع همان ارزش افزوده و ارزش اضافی یا همان پلوس و بعلاوه ایی است که در هنگام   تولید روی می دهد.

به عبارت دیگر، تولید گر، ارزش ها قبلی و سرمایه ایی را برمی دارد و با هنر و مهارتی که - بطور نمونه در ساختن میز دارد - آن را مبدل به تولید و به  یک ارزش اضافه و یک پلوس و یک بهره می کند.

در این رابطه بطور نمونه ما اگر به میز دقیق شویم، میز مجسم یک تولید، یک ارزش اضافه ، یک پلوس و یک بهره و یک ثمره سرمایه گذاری یا کار و  فعالیت اقتصادی دریک موسسه نجاری است.

در این موسسه نجاری - یک کارگاه و کارخانه نجاری - ، برای تولیدات و کسب بهره و ارزش اضافی یا در یک کلام به منظور تولید میز، - در مثال ما - سرمایه گذاری شده است.

این سرمایه ها به دو بخش بوده اند: تاسیستاتی و انسانی. هر دو این سرمایه ها به هنگام تولید، مصرف و از این رو در تولیدات موسسه متجسم می شوند. به این ترتیب هر تولید و هر میز  مجسم دو ارزش است: ارزش قبلی و ارزش جدید و اضافی.

ارزش قبلی همان سرمایه است که در میز نهفته است. ارزش جدید، همان ارزش اضافه، همان بهره، و همان کار هنری و هویت دهنده ایی که در تولید پنهان است.

سرمایه یا ارزش قبلی باید بازتولید شود تا ثابت بماند. پس ارزش هر تولید  باید بعضا شامل بازتولید سرمایه و ارزش قبلی باشد. ارزش جدید باید کسب شود. پس ارزش هر تولید باید حائز بهره و ارزش اضافی باشد.

ارزش قبلی و یا سرمایه  بر دو بخش است: ارزشی که به انسان ها داده می شود تا انسان در پروسه تولید زنده باقی بماند   که به آن در عبارت دیگر کار پرداخت شده می گویند - و در این جا بررسی آن با کار پرداخت نشده مد نظر ماست و به آن خواهیم رسید، - و ارزشی که مانند مواد خام و دیگر مواد ضروری و استهلاکی و.. در حین تولید مصرف می گردد.

در یک کلام در حین تولید  مدام  مصرف می شود تا تولید شود: یعنی بطوریکه یک حلقه تولید در شکل ساده اش هیچ نیست جز. مصرف  با انگیزه تولید.

حال در یک شکل محدودتر در این پروسه مصرف برای تولید  به مصارف انسانی یا درآمد ها  - کارهای پرداخت شده - نظر بیافکنیم و آن را با کار پرداخت نشده یا ارزش اضافی و بهره مقایسه کنیم.

ادامه ..


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر