۱۳۹۲ مرداد ۱۸, جمعه

پیدایش فرماسیون کاپیتالیسم در عصر فئودالیته - بخش پنجم




اما این که مبحث نیروهای مولده و مباحث اقتصادی در کشور چه میشود؟ این مبحث که در قالب شکل صنعتی از کاپیتالیسم اقتصاد کشور قادر به رشد و تکامل می باشد و یا این نتیجه از آن که   کاپیتالیسم صنعتی در کشور از اینرو مترقی میباشد و یا سرآخر این مطلب که هرباره این شرایط اقتصادی است که شرایط اجتماعی را تعیین می کند بطوری که در تناسب با هر سطح و فرم از اقتصاد کشور یک سطح و فرماسیون اجتماعی وجود دارد بحدی که شرایط اقتصادی کنونی کشور تنها فرماسیون کاپیتالیستی را الزامی و بوجود می آورد.

راستی این آخری به چه معناست؟

این به این معناست  اگر روزی از روزهای امروز ما کارگران و تمام نیات عادلانه کشور  دست به دست هم بدهند و بخواهند از یکسو کاپیتالیسم صنعتی را در کشور ازبین ببرند اما از سوی دیگر اقتصاد کشور را از سطح حاضرین به سطح عالی تر جهانی رشد و تکامل بدهند این رشد اقتصادی از یکسو و از سوی دیگر آن ازبین بردن کاپیتالیسم صنعتی با هم سازگار نیست و تناسب ندارد.

یعنی سطح اقتصادی حاضرین کشور در هر فردای هر رشد خود   کاپیتالیسم صنعتی را به شکلی از اشکل احیاء خواهد کرد و در این مورد خاص چون بدست کارگران و حزب کارگری صورت می گیرد آنگاه کاپیتالیسم صنعتی در شکل دولتی، و مالکیت خصوصی بر وسایل دولتی در شکل حزبی - دولتی آن مانند چین کنونی احیا و ابقاء خواهد شد. این یک حکم تاریخی است و تا این حد   ارتباطی هم با نیات حسنه و عدالت جویانه و عدالت خواهانه شما و من ندارد..


 شاید در جواب  بگویند راه حل در این است که رشد نباشد. چرا که رشد مولد کاپیتالیسم صنعتی است و  جامعه مطلوب کارگری نیازی به رشد ندارد ودر اصل متکی به رشد نیست بلکه  میوه چین عالی ترین رشد اقتصادی کشور است.

اما کدام عالی ترین رشد اقتصادی کشور؟ میوه چینی از کدام رشد عالی؟

این عدالت اجتماعی بدون رشد اقتصادی، این نابودی کاپیتالیسم بدون رشد اقتصادی ، براستی در ایران این کدام نیروهای اجتماعی اند خواهان چنین مطالباتی اند؟

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر