گفتیم لیبرال دموکراسی کارگری یک حرکت سوسیالیستی و عدالت خواهانه نیست اما با آن حرکت عدالت جویانه بی پیوند هم نیست . شعار او خلاصه چنین است: امروز اصلاحات فردا انقلاب.
در حرکت اصلاحات، لیبرال دموکراسی کارگری بخش کارگری از پریود لیبرال دموکراسی است. به این صورت- در جامه لیبرال دموکراسی کارگری - جامعه کارگری صفوف خود را عمدا و با اراده از صفوف اصلاحات بورژوایی جدا می سازد.
بدین ترتیب او به دروغ های سوسیال دموکراسی و بورژوازی پیرامون عدالت اجتماعی اجتماعی و سوسیالیزم خواندن حرکت اصلاحات باور ندارد.
او ضروت اصلاحات را درک می کند و از این رو هم به ماهیت لیبرال دموکراتیک بودن این اصلاحات نظر دارد. او اصلاحات را مطالبه می کند چرا که می داند اصلاحات و تغییرات کمی امروز زمینه ساز یک انقلاب اجتماعی در فردا می باشند.
.او نه تنها اصلاحات امروز را برای انقلاب فردا می خواهد بل که اصلاحات امروز را هم برای اصلاحات امروز می خواهد.
از این رو او به مانند یک کارگر لیبرال دموکرات همراه با انقلاب اجتماعی جاری و عصر خود است.
از انقلاب لیبرال دموکراتیک، کارگران به منزله انسان از دو جهت نفع می برند:
آنها از آن به عنوان انسان کارگر امروز نفع - نفع آنی- می برند و از آن به عنوان یک انسان کمونیست در فردا! - نفع آتی-
لیبرال دموکراسی کارگری و اصلاحات کارگری در واقع ارضاء کننده آنچه که منافع کارگری است می باشد. اما ارضاء کننده منافع او به عنوان یک کمونیست نیست
منافع کارگری و جامعه کارگری در عصر لیبرال دموکراسی یعنی تعدیل تضاد ها میان جامعه کارگری و جامعه بورژوایی. در واقع آنچه که در چارچوب حفظ و بقای این مناسبات میان دو جامعه- کارگری و بورژوایی - مطرح می شوند پیوسته به منفعت هر دو جامعه و در نهایت به منفعت لیبرال دموکراسی به منزله بک عصر تاریخی است.
ادامه دارد...
در حرکت اصلاحات، لیبرال دموکراسی کارگری بخش کارگری از پریود لیبرال دموکراسی است. به این صورت- در جامه لیبرال دموکراسی کارگری - جامعه کارگری صفوف خود را عمدا و با اراده از صفوف اصلاحات بورژوایی جدا می سازد.
بدین ترتیب او به دروغ های سوسیال دموکراسی و بورژوازی پیرامون عدالت اجتماعی اجتماعی و سوسیالیزم خواندن حرکت اصلاحات باور ندارد.
او ضروت اصلاحات را درک می کند و از این رو هم به ماهیت لیبرال دموکراتیک بودن این اصلاحات نظر دارد. او اصلاحات را مطالبه می کند چرا که می داند اصلاحات و تغییرات کمی امروز زمینه ساز یک انقلاب اجتماعی در فردا می باشند.
.او نه تنها اصلاحات امروز را برای انقلاب فردا می خواهد بل که اصلاحات امروز را هم برای اصلاحات امروز می خواهد.
از این رو او به مانند یک کارگر لیبرال دموکرات همراه با انقلاب اجتماعی جاری و عصر خود است.
از انقلاب لیبرال دموکراتیک، کارگران به منزله انسان از دو جهت نفع می برند:
آنها از آن به عنوان انسان کارگر امروز نفع - نفع آنی- می برند و از آن به عنوان یک انسان کمونیست در فردا! - نفع آتی-
لیبرال دموکراسی کارگری و اصلاحات کارگری در واقع ارضاء کننده آنچه که منافع کارگری است می باشد. اما ارضاء کننده منافع او به عنوان یک کمونیست نیست
منافع کارگری و جامعه کارگری در عصر لیبرال دموکراسی یعنی تعدیل تضاد ها میان جامعه کارگری و جامعه بورژوایی. در واقع آنچه که در چارچوب حفظ و بقای این مناسبات میان دو جامعه- کارگری و بورژوایی - مطرح می شوند پیوسته به منفعت هر دو جامعه و در نهایت به منفعت لیبرال دموکراسی به منزله بک عصر تاریخی است.
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر