گفتمان مشروط بودن شکل گیری لیبرال دموکراسی به شکل گیری جامعه جدید و صنعتی در ایران یک گفتمان کمابیش جا افتاده و دیرین در ایران می باشد.
نظر به رویدادهای این چندین دهه این گفتمان بیش از هر برهه دیگر در تاریخ کشور حقانیت خود را نشان داده است.
در مقابل ، رویکردهایی وجود دارند که ریشه های اجتماعی خود را هرباره مدیون جامعه هاب زوال یافته و فروپاشیده شده و به این مفهوم میرا در شهرها وروستاهای ایران می باشند که من برای سهولت کلام من بعد به آنها برخوردهای فئودالی به امر لیبرال دموکراسی نام می نهم.
منظور من از برخوردهای فئودالی، فئودالیته به مفهوم وسیع کلمه می باشد و فقط یک پدیده دهقانی و روستایی را شامل نمیشود بل رویکرد شهری و بورژوایی هم را در برمی گیرد.
در برخوردهای فئودالی گفتمان شکل گیری مشروط اجتماعی لیبرال دموکراسی پایه اجتماعی خود را از دست می دهد و مبدل به یک گفتمان با پایه فرهنگی و نظری می شود.
از این رو گفتمان فئودالی به اختصار یک گفتمان نظری و فرهنگی است اگر گفتمان مدرن یک گفتمان اجتماعی است.
گفتمان نظری و فرهنگی عامل فرهنگی و نظری را پایه و شالوده موقعیت شوربختانه لیبرال دموکراسی در کشور می داند و در ادامه به این نظر است در بیان عام این مردم عامی اند که به جهت پایین بودن سطح فرهنگی شان موجبات تضعیف دموکراسی سیاسی را فراهم می کنند. یا به عبارت معکوس استبداد سیاسی ریشه در سطح نازل فرهنگی مردم دارد.
بطبع راهکرد های رویکرد فرهنگی - فئودالی در دموکراتیزه و لیبرالیزاسیون نهاد سیاسی کشور راه کردهای فرهنگی، آموزشی و پرورشی می باشند.
ادامه دارد....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر