۱۳۹۲ مرداد ۲۳, چهارشنبه

لیبرال دموکراسی پرولتری و لیبرال دموکراسی بورژوایی - قسمت پنجم



رویکرد فئودالی- فرهنگی به امر لیبرال دموکراسی ایران در واقعیت امر یک رویکرد محافظه کارانه اجتماعی است. در این رابطه حواله دادن به فرهنگ و راهکرد فرهنگی در واقع منبعث از محافظه کاری اجتماعی و در ضدیت با تحول ساختاری- اجتماعی و در مخالفت با مدرنیته اجتماعی است.

رویکرد فئودالی - فرهنگی مایل به تماتیزه کردن تم جامعه، تحول ساختاری - اجتماعی نیست از این رو چون محافظه کارانه - اجتماعی است مسئله لیبرال دموکراسی در کشور را که در واقع یک ساختار سیاسی متناسب با جامعه جدید و صنعتی است و تناسبی با جامعه های فئودالی در شهر و روستا ندارد هرباره به آسمان ها و به لایه های بالایی و به ذهنیت ها و قشریت های فوقانی و عقلانیت های نظری انسان حواله می دهد.


ما به اختصار به این امر جامعه گریزی می گوییم. جامعه گریزی در واقعیت امر روی دیگر سکه ایی است که یک روی آن  را رویکرد فرهنگی به امر  انقلاب سیاسی و لیبرال دموکراسی در کشور تشکیل می دهد.

جامعه گریزی در حقیقت امر مفهوم وسیع تری است که رویکرد دینی   به امر انقلاب سیاسی در کشور را هم در بر می گیرد.

برای جلوگیری از اطاله کلام اجازه دهید ما در همین سطح محدود باقی بمانیم  و باردیگر اشاره به این نکته دهیم که در برابر گفتمان اجتماعی پیرامون انقلاب سیاسی در واقعیت امر گفتمان جامعه گریزی وجود دارد که به اشکال گوناگون متظاهر می شود.

جامعه گریزی در واقع یک امر محافظه کارانه اجتماعی و کهن می باشد  و در ضدیت با  مدرنیزاسیون و انقلاب اجتماعی در کشور واقع است.

از این جا باز گردیم به گفتمان اجتماعی پیرامون امر انقلاب سیاسی و لیبرال دموکراسی در کشور.

بسیاری از دست اندرکاران امور اجتماعی بهتر می دانند ایران در میانه یک گذار اجتماعی به سوی جامعه جدید در یک مکانی در همان  میانه باقی مانده است و با مشکلات عدیده داخلی و خارجی دست بگریبان می باشد.

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر