۱۳۹۱ فروردین ۱۷, پنجشنبه

شهروند کیست؟ بخش چهارم

اما اگر جامعه زیردستان تاریخ جداگانه  ایی  و منفک از تاریخ مدنی وتاریخ شهروندی داشته است که به موازات تاریخ مدنیت کشیده میشود  در نگاه به تاریخ شهروندی و مدنی به این نکته بر می خوریم که این جامعه های یکی پس از دیگری از دل جامعه   پیش از خود سر بر آورده اند.

بطور نمونه جامعه فئودالی از جامعه برده داری و در نتیجه تکامل آن سر بر آورد و جامعه صنعتی در نتیجه جدایی صنعت از کشاورزی برای نخستین  از دل جامعه فئودالی پدیدار شد.


جامعه صنعتی در روند تکاملی خود  نظیر روند تکاملی جامعه فلاحتی - که  دو مرحله باستانی و قرون وسطی را درپی داشت -  تاکنون در روند تکاملی و انبساط خود چهار مرحله  را به خود دیده است


  • مرحله آغازین که صنعتگران به تنهایی تولید می کردند. مرحله پیشا کاپیتالیسم که با سلطه صنعت بر تجارت همراه است
  • مرحله صنفی و  سلطه مالی و تجاری کاپیتالیسم
  • مرحله کاپیتالیسم آزاد و مرحله سلطه صنعت
  • مرحله انحصاری و حاکمیت مالی کاپیتالیسم- امپریالیسم امروزی.


از این چهار مرحله جامعه صنعتی دو مرحله نخست در دوران فئودالیته بوده و با  فلاحت  در فئودالیته همراه و هم گام  بوده اند. در دوران فئودالیته صنعت از نظر تکاملی و رشد تفاوتی اساسی با سطح تکاملی نیروهای مولده در کشاورزی نداشت.

تازه با انقلاب صنعتی دوران جدید تاریخی شروع می شود. در دوران جدید تاریخی صنعت  دو مرحله را به خود می بیند


  • مرحله آزاد که با سلطه صنعت و تولید صنعتی همراه است
  • مرحله سلطه بانک ها. 

برای مبحث ما اما  نکته مهم در این رابطه این است که در نظر داشته باشیم هرباره همان گونه که جامعه های شهری و مدنی در طول زمان یکی پس از دیگری از بطن یکدیگر پدیدار شدند و به این اعتبار جامعه های نو جایگزین جامعه های کهن گشته اند به همان گونه هم شهروندان جدید  و بسیج در جامعه های نوین پدیدار شدند که در یک مبارزه اجتماعی بر علیه شهروندان قدیمی قرار گرفتند.

این امر تکامل اجتماعی بنابر این بر تغییر در مفاهیم شهروند و این که هرباره شهروند کیست موثر واقع گشت و آنرا در بستر دینامیسم تاریخی دستخوش پویایی و تحول دائمی نمود

این شهروندان در این مبارزه اجتماعی که میان کهنه و نو پیوسته در جریان بود  هرباره تنها با از درجه اعتبار تاریخی ساقط کردن نظام اجتماعی و مناسبات اجتماعی کهن و بر همان شالوده بی اعتبار ساختن مفهوم کهن از شهروندی و این که شهروند کیست قادر می شدند کهنه و سنتی را از میدان بدر و نو را جایگزین آن کنند...

از همین رو هم پیوسته در مفاهیم شهروند کیست تغییرات دائمی به وقوع می پیوست و اتفاق می افتاد که شهروند دیروزی - بطور نمونه برده دار - دیگر شهروند محسوب نمی گشت و  لذا از حقوق شهروندی محروم می گردید

ادامه دارد...



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر