از الزامات یک تحریم انتخاباتی فعال حضور بلافصل پس از انتخابات، ارائه تحلیل از نتایج آن، جمع بندی از فعالیت های انجام شده، دعوت به اکسیون بعدی و غیره می باشد.
در این رابطه مهم این است که نشان دهیم که حرکت تحریم یک حرکت با برنامه و هدف دار بوده است و عدم حضور به معنای بی اعتنایی سیاسی بل که بر عکس از سر عنایت و هدفمندی و آگاهانه بوده است.
آیا ما اکنون از سوی فعالین تحریم شاهد چنین اقدامی نستیم. بجز معدودی که این جا و آنجا این پیروزی بزرگ را به مردم تبریک گفتند مابقی مانند لشکر از تاب افتاده از هرگونه حضور سیاسی در رابطه با انتخابات خود داری میکنند.
براستی علت در چیست؟ مگر ما بازنده این اقدام هستیم که این گونه سکوت کرده و پی کار خود رفته ایم؟
از چه ناراحتیم؟ از این که حرکت 2 خرداد و سران را غافل گیرانه و موزیانه صفوف حرکت را شکسته وبدون اطلاع گسترده قبلی از قصد مشارکت بدون لیست وبدون کاندیدی که در پیش دارند در انتخابات مجلس نهم شرکت کرده اند؟ من غالب نوشتجاتی را پس از انتخابات بدستم رسید در همین رابطه بوده و انگار مطلب مهمتری وجود نداشته است.
راستی پیروز این انتخابات کدام فراکسیون از جناح های در قدرت می باشند؟ جبهه اصول گرایان و رهبری یا جبهه پایداری و حرکت انحرافی؟
عواقب این انتخابات بر جنگ قدرت میان این انحصار طلبان در شرایط تحریم چه خواهد بود؟
بخشی از این آرامش پس از انتخابات را ما مدیون قول و قرار هایی باید بدانیم که حکومتیان در خفا میان هم گذاشته اند و در این میان حرکت 2 خرداد برای کسب امتیاز با این بازی همراه است.
شما اگر به نشریات حکومتی پس از انتخابات نگاه کنید این دستجات و ازجمله 2 خردادی ها متحدانه صدایی از خود در نمی آورند. به نظر می آید با تفاوق قبلی با رعایت عدالت کرسی های مجلس را میان خود تقسیم کرده باشند و در این میان این اصلاح طلبان سهم شان برای این سکوت هم یک چند کاندید شده است
بهر حال ما کشورمان را خوب می شناسیم. این سکوت ها را باید هرباره به فال یک آرامش پیش از طوفان تلقی کرد. من از آن مطئنم.
در این رابطه مهم این است که نشان دهیم که حرکت تحریم یک حرکت با برنامه و هدف دار بوده است و عدم حضور به معنای بی اعتنایی سیاسی بل که بر عکس از سر عنایت و هدفمندی و آگاهانه بوده است.
آیا ما اکنون از سوی فعالین تحریم شاهد چنین اقدامی نستیم. بجز معدودی که این جا و آنجا این پیروزی بزرگ را به مردم تبریک گفتند مابقی مانند لشکر از تاب افتاده از هرگونه حضور سیاسی در رابطه با انتخابات خود داری میکنند.
براستی علت در چیست؟ مگر ما بازنده این اقدام هستیم که این گونه سکوت کرده و پی کار خود رفته ایم؟
از چه ناراحتیم؟ از این که حرکت 2 خرداد و سران را غافل گیرانه و موزیانه صفوف حرکت را شکسته وبدون اطلاع گسترده قبلی از قصد مشارکت بدون لیست وبدون کاندیدی که در پیش دارند در انتخابات مجلس نهم شرکت کرده اند؟ من غالب نوشتجاتی را پس از انتخابات بدستم رسید در همین رابطه بوده و انگار مطلب مهمتری وجود نداشته است.
راستی پیروز این انتخابات کدام فراکسیون از جناح های در قدرت می باشند؟ جبهه اصول گرایان و رهبری یا جبهه پایداری و حرکت انحرافی؟
عواقب این انتخابات بر جنگ قدرت میان این انحصار طلبان در شرایط تحریم چه خواهد بود؟
بخشی از این آرامش پس از انتخابات را ما مدیون قول و قرار هایی باید بدانیم که حکومتیان در خفا میان هم گذاشته اند و در این میان حرکت 2 خرداد برای کسب امتیاز با این بازی همراه است.
شما اگر به نشریات حکومتی پس از انتخابات نگاه کنید این دستجات و ازجمله 2 خردادی ها متحدانه صدایی از خود در نمی آورند. به نظر می آید با تفاوق قبلی با رعایت عدالت کرسی های مجلس را میان خود تقسیم کرده باشند و در این میان این اصلاح طلبان سهم شان برای این سکوت هم یک چند کاندید شده است
بهر حال ما کشورمان را خوب می شناسیم. این سکوت ها را باید هرباره به فال یک آرامش پیش از طوفان تلقی کرد. من از آن مطئنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر