۱۳۹۰ اسفند ۱۶, سه‌شنبه

فرق میان حرکت لیبرال دمکراتیک و حرکت شبه لیبرال و شبه دمکراتیک -2

حال چه اصراری است که حرکت اصلاح حکومتی را می خواهند به این نحو یک حرکت لیبرالی و یا یک حرکت بورژوا - دمکراتیک  قلمداد کنند؟

این که این حرکت به نام نامی لیبرال دمکراسی انجام می گیرد علت نمی تواند باشد. بسیاری نیروهای سیاسی خود را به اسامی وارونه می نامند و این در عالم سیاست پدیده تازه ایی نیست.

از آن دسته چپ ها شروع کنیم که امروز در ایران گرد فریبرز رئیس دانا گرد آمده اند. رویه این دسته از چپ ها که در درون نظامند رویه ناآشنایی نیست.

همان گونه بر ناظرین سیاسی آشنا است حرکت اصلاحات حکومتی گرچه حرکتی است در تداوم خود از این چپ فاصله گرفت اما نباید از نظر دور داشت که این چپ در بنیان ها ی خود کماکان به عنوان یک حرکت اصلاح حکومتی معتبر است.

به هر حال به رغم انشعاب در چپ حکومتی و چرخش بخشی از چپ که خود را در حرکت 2 خرداد متبلور میسازد به حرکت شبه لیبرالی که نهضت آزادی آنرا در نظام نمایندگی می کند اما کلیت این چپ به منزله یک حرکت اصلاحات حکومتی به اعبتار خود باقی می ماند.

در شرایط کنونی این دو حرکت اصلاح حکومتی در زیر چتر حرکت سبز گردهم آمده اند و حلقه واصل و وحدت دهنده حرکت سبز می باشد.

منازعاتی که در سطوح ادبیاتی میان پیروان حرکت 2 خرداد که حول نشریه های نظیر مهرنامه، آسمان, شهروند امروز .... از یکسو و از سوی دیگر چپ مارکسیستی حکومت یعنی طیف حول فریبرز رئیس دانا جاری است و نظر به مشارکت 2 خردادی ها در انتخابات تحریم شده از کلیت سبز به درجات عالی خود رسید، گویای این است کشمکش میان سوسیالیسم حکومتی و لیبرالیسم درون نظام در پی خاتمه یافتن نیست.

سوسیالیستهای حکومتی که از سوی حربف چپ های توده ایی و یا چپ های مارکسیست خوانده می شوند درهر فرصت با تهاجم به مکاتب لیبرالیستی، با حمله به آنچه این چپ کاپیتالیسم می خواند، با حمله به غرب، با هم آوایی با حرکت وال استریت، در مخالفت آشکار با روند خصوصی کردن ها در ایران، با حمله به حذف سوبسید، با نشان دادن فقر وفائقه روز افزون ، با طرح همیشگی عدالت اجتماعی و حذف شکاف های طبقاتی و... درصدد می آیند  آرامش را از حریف سیاسی خود در نظام سلب کنند.

در جواب پیروان حرکت 2 خرداد ساکت ننشسته و با استفاده از آرشیو دولتی و برملا کردن اسناد خیانت های چپ توده ایی و علل رسوایی شکست سوسیالیسم واقعی در اتحاد جماهیر شوروی، استالینیسم وجاسوسی کاگ ب در ایران و...در صدد آن بر می آیدبا مانع تراشی راه های توسعه و برآمد این چپ در نظام و در کشور را مسدود کند.

علی الظاهر  در چنین فضایی از کشمکش ها درون  نظام نقطه مشترک میان ایندو فراکسیون درون نظام امر دمکراسی است. یعنی در واقعیت امر این دمکراسی و اصول اداره مشترک است که هرباره تنظیم کننده روابط و رفتار سیاسی این دو فراکسیون میباشد. توقع مشترک این دمکرات های درون نظام در این است که نظر به حفظ فضای دمکراتیک منازعات سیاسی نباید خطوط قرمز نظام را پشت سر نهد.

در چنین فضای دمکراتیکی که این دو فراکسیون اصلاح طلب در پستوهای  رژیم برای خود ساخته اند، در سایه ولایت مطلقه و دستگاه پلیسی-  امنیتی آن، که این پستوها را در زیر کنترل دارد دمکراسی پیش از  این که یک واقعیت باشد بیشتر امید به اصلاح و گشوده شدن فضای سیاسی بیشتر برای فعالیت این دستجات متعهد به نظام، کاسته شدن از سایه سنگین دیگر جناح های پرقدرت حکومتی و... می باشد

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر