۱۳۹۰ اسفند ۱۰, چهارشنبه

آیا سوسیالیسم در ایران کنونی امکان پذیر است؟- قسمت ششم

سوسیالیسم پتی بورژوازی  که امروز نظر به رشد فقر و اختلاف اجتماعی روزافزون،  نظر به نابودی اقتصاد کلان و مدرن توسط  حکومت واپس گرا، نظر به تاراج درآمدهای نفتی، نظر به سلطه اشرافیت مالی،  تجارت افسار گسیخته، اختلاس و ارتشاء دستگاه عریض و طویل دولتی، بی قانونی و بی کفایتی دستگاه های قضایی کشور، افزایش بی رویه جمعیت، تورم و گرانی کمر شکن و همه و همه گفته ها و ناگفته ها قوی تر و قوی ترمی شود جدا به این پندار است که رهبری  نهضت 99 درصدی در کشور و در جهان را بعهده دارد .

سوسیالیسم پتی بورژوازی در ایران جدا به این باور است که سوسیالیسم در ایران ، نابودی آنجه او کاپیتالیسم می خواند، سازماندهی یک جامعه عاری از استثمار و طبقه ، استقرار دولت انسانی، آزادی مطلق سیاسی و.... ممکن است و فورا هم ممکن است

بی شک سوسیالیسم پتی بورژوازی در ایران ممکن است. بی شک می توان کماکان جلو انقلاب صنعتی در کشور را مسدود کرد، بی شک می توان رویای دیرینه آوردن پول نفت که تاکنون اشراف و روحانیت به این طبقه متوسط وعده داده اند را  روزی با نسخه های این سوسیالیسم اجراء کرد، بی شک می توان در ایران حکومتی را برپا داشت که در سطح جهانی اعلام جنگ رسمی بر اشکال پیش رفته از تجارت، صنعت و ... رانماید و کشور را به شکل پتی بورژوایی و در یک جنگ سرد دائمی اداره کرد، بی شک این پتی بورژوازی که اکثریت کشور در شهر و روستا را فعلا به خود اختصاص داده است دریک انتخابات عمومی نام خود را به عنوان ملت ایران بر پیشانی کشور حک خواهد کرد  و بسیاری دیگر از این بی شک ها...

اما بی شک این پتی ایرانی که این سوسیالیسم به ما عرضه خواهد کرد و تا کنون هم بعضا عرضه کرده است نه تنها یک ایران  حقیر و کوچک با معیار ها و موازین پتی بورژوازی خواهد بود بل که ایرانی خواهد بود که نظر به روند اوضاع جهانی هرگز دوام نخواهد یافت.

این ایران تا مادام زنده باقی خواهد ماند که درآمدهای نفتی بطور پتی سوسیالیستی وپتی عادلانه تقسیم شده اند و به شکل یک پتی  برادری، برابری بر روی سفره آورده شوند. اما از زمانی که نفت ته کشید، سرچشمه های ثروت های این سوسیالیسم حقیرانه و نفتی خشکیدند، آنگاه توان واقعی اقتصاد پتی بورژوایی در عرصه داخلی و جهانی برملا خواهد شد و آنگاه است که دست این سوسیالیسم روی خواهد شد.

از این رو بدون هرگونه تردید می توان گفت حیات این سوسیالیسم با حیات نفت در ایران رابطه معکوس دارد و آنچه این سوسیالیسم را ممکن می سازد توان وسازمان اقتصادی پتی بورژوازی نیست بل ادعای آن بخش از بورژوازی در کشور است که البته قدیمی و باستانی است اما به همان میران که قدیمی است به همان میزان چنان از روند پیشرفت جهانی بدور مانده که می پندارد با  تقسیم عادلانه درآمدهای به تاراج رفته نفتی در کشور بهتر و عادلانه تر از گذشته می توان زیست. اما تا کی؟

اما گذشته از این سوسیالیسم های ارتجاعی که تاکنون داشته ایم نوعی دیگری از سوسیالیسم موجود است که از سوی بخشی و طبقه ایی از طبقات جامعه نوین بورژوایی مطرح میشود و به میدان می آید. منظور آن جامعه ویا شبه جامعه ایی است که در ایران کنونی در حال پیدایش است.

در خصوص این سوسیالیسم مانیفست می نویسد:


قسمتى از بورژوازى مايل است دردهاى اجتماعى را درمان کند تا بقاء جامعه بورژوازى را تأمين نمايد.

اقتصاديون، نوعپروران، انساندوستان، مصلحين طبقه کارگر، بانيان جمعيتهاى خيريه، اعضاى انجمنهاى حمايت از حيوانات، مؤسسيس مجامع منع مسکرات و اصلاح طلبان خرده‌پا از همه رنگ و قماش، به اين دسته تعلق دارند. اين سوسياليسم بورژوایی حتى بصورت سيستمهاى تمام و کمالى در ميآمد.



ادامه دارد...



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر