۱۳۹۱ دی ۷, پنجشنبه

از کجا باید آغاز کرد؟



از مشخصات برجسته انقلاب آخوندی به قدرت رسیدن ملایان است که کنون با در اختیار داشتن قوای تا به دندان مسلح دارند زورگویانه حکومت می کنند. در عوض از شرایط اصلی بهینه سازی شرایط و سطح زندگانی مردم این است که به حکومت مطلقه و نظامی آخوندی پایان داده شده و مشارکت مردمی و نیروهای ترقی خواه در سطح وسیع انجام پذیر گردد.

این ها مطالبی اند اعماق بیشتری دارند و ما داریم در این مکان به اختصار از کنارشان گذرمیکنیم.
در همین رابطه می دانیم تغییراتی که نظام حکومتی باید به خود ببیند تا مشارکت وسیع طبقات اجتماعی را فراهم کند تغییراتی نیستند که با پا درمیانی فرد و افرادی، حزب و احزابی ایجاد گردند.
پس در این جا دو نکته مطرح است

-اولا تغییر در نظام حکومتی بسود دموکراتیزه کردن الزامی است
-ودوما این تغییرات وابسته به همان هایی هستند که تحت عنوان بسیاری از ما در بالا ازآن یاد شد و از بازندگان انقلاب آخوندی می باشند.

ما این دو نکته را بارها به شکل دیگر داشته ایم و مطالب تازه ایی نیستند:

این که تغییرات نه تنها متوجه تغییرات در نظام حکومتی و در داخل کشور می باشند بلکه این تغییرات باید توسط همان کسانی صورت پذیر گردند که خواهان آن هستند.

در این رابطه اشتباه است اگر پنداریم به این منظور تنها ایرانیان داخل کشور مطرحند. چراکه طرح تقسیماتی  داخل و خارج آنهم در رابطه با تغییراتی که کشور در داخل باید به خود ببییند و از این تغییرات داخلی آن بسیاری از ما که در بالا قبلا از آن  سخن به میان آمد در داخل و خارج از آن بهره مند خواهند شد از اساس تفرقه افکنانه و بی پایه است.

اتفاقا بسیاری از ما که بازندگان انقلابند و کشور را ترک کرده اند به همین تغییرات داخلی بسود خود چشم دوخته که روزی دوباره به کشور بازگردند.

پس نتیجتا آنچه در این جا محوری است تغییرات داخلی است. و آنچه یاری دهنده به این تغییرات داخلی برای بسیاری از ماست همت همگانی این بسیاری از ما در داخل و خارج کشور می باشد.

بنابراین ناگفته روشن است وقتی سخن از تغییرات داخلی و بویژه تغییرات در داخل نظام حکومتی داخل کشور است

-اولا مد نظر اصلاح رژیم جمهوری اسلامی نیست
-دوما برای این منظور مدنظر ما افراد و احزاب داخل حکومتی نیستند.

این مدل و به این شکل در حقیقت امر همان  خوانشی است که اصلاح طلبان حکومتی از مطالبی دارند که در این جستار مطرح است.

بنابراین ما نمی توانیم مطالب این جستار را به پایان برسانیم مگر این که مرزبندی قاطع از خوانشی داشته باشیم که در حقیقت کاریکاتوری اصلاح طلبانه از مطالب ماست.

در این کاریکاتور همان گونه که می بینید مفاهیم مطابق معمول در هم آمیخته شده اند. برای این منظور به دو نکته اشاره می کنیم:

-اولا سخن از تغییر در نظام حکومتی کشور انچام تغییرات در نهاد ها و ارگان ها ادرای کشور در سطح کلان می باشد و برای این تغییرات اتفاقا رژیم جمهوری اسلامی یک مانع عظیمی را تشکیل می دهد. بنابراین در این جا سخن بر حول برداشتن این مانع عظیم که جمهوری اسلامی نام داردبسود دموکراتیزه کردن نهاد ها و ارگان های سیاسی کشور است نه آنگونه که اصلاح طلبان جمهوری اسلامی می گویند اصلاح این مانع عظیم موسوم به رژیم جمهوی اسلامی ایران.

- دوما برای این تغییرات داخلی بسیاری از مردم ایران مطرحند که چه در داخل و چه در خارج از بازندگان این انقلاب آخوندی و لذا دارای نفع در ایجاد تغییرات در سطح داخل کشورند. این بسیاری از مردم که خواهان تعییرات داخلی در سطوح مختلف می باشند صرف نظر از این که کجا می باشند دلشان در گرو ایجاد تغییرات داخلی است. بنابراین چنین مطالبی را بسود احزاب و افراد اصلاح طلب داخل کشور عوض نمودند  تنها حقه ایی است که اصلاح طلبان سوار نموده اند تا بسود رژیم شیرازه امور را در دست داشته باشند.

ثانیا محور پیوسته برکناری آخوندها و نیروهای مسلح شان، ایجاد فضای باز سیاسی، دموکراتیره کردن نظام سیاسی کشور، ارجعیت دادن به مجلس شورای ملی و عدم تابعیت آن از مراجع شخصی، تفکیک قوا، استقلال دانشگاه ها و... می باشد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر