۱۳۹۱ مهر ۲۶, چهارشنبه

بخش پنجم - کارایی اقتصادی و جامعه




این نظر کلاسیک پیرامون ثروت های شخصی و سرمایه های کشوری از این جهت درست است زیرا براستی سرمایه  در هر کشور شاخص ثروت های آن کشور ودرجات توسعه یافتگی این سرمایه ها نمایانگر درجات  ثروت آن کشور می باشد.

این نظر کلاسیک از این جهت نادرست می باشد چون به این اساس استوار است که می پندارد بهره های خصوصی شده در هر کشور منابع ثروت خصوصی  اهالی آن کشور است.

به این ترتیب باز می گردیم به مبحث بهره که پیشتر وعده داده شد.

پیش از هر چیز باید در نظر داشت بهره سرمایه آن بخش از بازدهی سرمایه است که پس از حذف باز تولید و پس از مرحله حفظ دوگانه پس می ماند.

پس مانده سرمایه یا بهره یک تابو است. البته می توان تابو شکنی کرد. یعنی بهره سرمایه را که منابع توسعه سرمایه گذاری های یک کشورند  را به مصارف شخصی  رساند.

معمولا این تابو شکنی و عدم بازگشت بهره ها  به حیطه اقتصادی - اجتماعی  نماینگر وجود موانع در سر راه رشد سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور می باشد.

معمولا مراحل تاریخی اقتصاد و جامعه که به احتضار می رسند و از رشد و توسعه باز می مانند روند بهره ها به انباشت بی بازگشت به حیطه اقتصادی- اجتماعی مبدل می گردند.

این امر که به تجملات و ثروت های جامعه بالا دست، مصرف بی رویه  و .... می انجامد به سهم خود یکی از عوامل شناخته شده برای  تورم پولی در هر کشور بوده است.

در گذشته - ماقبل کلاسیک - عمدتا نظر بر این بود که شاخص ثروت مندی هر کشوری اساسا همین انباشت بهره ها و ثروت به شکل پول در دست بخش خصوصی است.

از این منظر لذا کلیه تلاش متوجه افزودن به این انباشت ثروت و فلزات بهادار در دست بخش خصوصی و حتی کوشش در جلوگیری از خروج آن از کشور می شد. نظریه مونتاریسم.

در نظربه مونتاریستی البته تمرکز تنها بر منابع بهره ایی - از سرمایه - نیست بل که متوجه کلیه منابعی است که به نحوی از انحا منجر به تجمع و انباشت پول و فلزات بهادار در کشور می شود و در این رابطه بهره های سرمایه یکی از این منابع پولی و ثروتی می باشند.

برخلاف نظریه مونتاریستی نظریه کلاسیک می باشد که متکی بر تولید، بازتولید و انباشت و توسعه سرمایه ها از راه منابع بهره می باشد که در نوشته تاکنون قدری با نقاط ضعف و قوت آن آشنا  شدیم.

از نظر   نویسنده این سطور مونتاریسم شاخص مرحله انسداد توسعه و رشد اقتصادی -اجتماعی در یک کشور و مختص مرحله ایی است که برای بازگشت بهره های که مدام جمع میشوند راه بازگشتی یا وجود ندارد یا نسبت به حجم پول و فلزات بهادار بطور نازلی وجود  دارد.


ادامه دارد...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر