۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

ما دمکرات نیستیم. ما آزادی خواهیم - قسمت بیست و یکم


در رابطه با آنچه رفیق منصور حکمت مطرح می کنند و در شماره پیش درج شد این اندیشه به ذهن من خطور میکند.

ایشان نه تنها به بن بست و ناتوانی به فرجام رسیدن مرحله بورژوایی تکامل اجتماعی انسان در ایران و در منطقه را به این ترتیب اعلام میکنند بل که در عین حال و با اعلام موجودیت کمونیسم کارگری مخالفت آشکار خود را باآن به دنیا و به ما در ایران ابراز می دارند.

چنان که در شماره های پیشین دیدیم ایشان یکی پس از دیگری به ذکر مولفه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شکست و ورشکستگی این مرحله از انقلاب و تکامل اجتماعی می پردازند

توسعه و رشد به بن بست رسیده است
لیبرالی در این کشور ها موجودیت ندارد
دمکراسی و دمکراسی خلقی به پایان خود رسید

بر این اساس دو نکته به خاطرم می رسد که لزوم طرح آن را می بینم. همان گونه که دوستان و رفقا مستحضرند میان به بن بست رسیدن و شکست یک مرحله تکامل اجتماعی از یکسو و از سوی دیگر به فرجام و تکمیل شدن یک مرحله تکاملی و یک انقلاب اجتماعی تفاوت وجود دارد.

معمولا و علی القاعده از روی فرجام و تکمیل یک انقلاب و مرحله تکاملی است که مرحله بعدی آغاز می گردد و این در حالی است که رفیق منصور حکمت اعلام موجودیت کمونیسم کارگری و به تبع آن آغاز مرحله عالی تر تکامل اجتماعی در کشور را- مرحله کارگری - را بر اساس به بن بست رسیدن و شکست تکامل و انقلاب بورژوایی در چالش با موانع داخلی و خارجی اش استوار گردانیده اند.

این اقدام ایشان خواه از نظر مبحث تاریخ و روند تکاملی قابل پذیرش نمی باشد چون مطابق قانون مندی های آن نیست و خواه از لحاظ پذیرش شکست و تن در دادن به آن.

در خصوص نکته اول یعنی مخالفت کمونیسم کارگری با قانون مندی های تکامل اجتماعی و این که کمونیسم کارگری بر نگرشی جزمی استوار است در شماره پیشین به آن پرداختیم. در این جا اما در رابطه با نکته دوم یعنی پذیرش شکست مرحله بورژوایی تکامل و پیروزی دشمنان آن می خواهم در این مکان مطالبی ابراز دارم.

دوستان و رفقایی که کمونیسم کارگری را از نزدیک می شناسند به خوبی و بهتر از من می دانند کمونیسم کارگری نه تنها اعلام تنفر و انزجار به مرحله بورژوایی تکامل اجتماعی در قالب تعلق و وفاداری به آرمان های تاریخی کارگران است بل که در عین حال القاء اندیشه شکست و به بن رسیدن این مرحله در اذهان همه گروه های ترقی خواه اجتماعی کشور است که به فرجام و تکمیل این مرحله تکاملی می اندیشند.

از همین رو از کانال کمونیسم کارگری مرتب و مسلسل وار نظریه شکست و به بن رسیدن و از این رو بی حاصلی مرحله بورژوایی و پیروزی دشمنان آن به قول رفیق منصور حکمت به میان جامعه برده میشود

چون کمونیسم کارگری وظیفه اجتماعی خود را ایفای نقش بلندگوی ورشکستگی و به بن بست رسیدن مرحله بورژوایی انقلاب وتکامل اجتماعی در کشور قرار داده است از همین رو هم این صدای مایوس کننده انقلاب که مرتب آیه یاس می خواند وظیفه خود نمی داند که از نزدیک خود را با موانع سر راه مرحله بورژوایی، دشمنان و دوستان آن مشغول نماید.

اگر دشمنان داخلی و خارجی یعنی این گروه های اجتماعی که در داخل و خارج در برابر مرحله بورژوایی تکامل اجتماعی انسان در کشور دیوار چین علم کرده اند و بی امان به سنگ تراشی می پردازند در عوض به موازات آن صدای کمونیسم کارگری دایر شده است که در پوشش آرمان های عالی کارگری در یک هم آهنگی با آنها یکریز در پی نا امید سازی، منحرف کردن نیروهای ترقی خواه اجتماعی و به خصوص کارگران در تحقق آرمان های تاریخی این دوره تکامل می باشد.

من نمی خواهم به این ترتیب در این جا تئوری توطئه را زنده کنم . اما خود رفیق مرتب از تقویم و برنامه های مصوبه ایی نام میبرند که توسط محافل مخفی بورژوایی تنظیم و به مرحله اجرا در می آیند. اگر آنچه رفیق در این رابطه می فرمایند درست باشد شاید هم کمونیسم کارگری یکی از همین برنامه های مصوبه این محافل مخفی بورژوایی کشور است که منفعت خود را در حفظ شرایطی در کشور می بینند که با شکست و مسدود شدن مرحله بورژوایی و مدرنیزه کردن و رشد و توسعه کشور همراه است.

ادامه دارد....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر