۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

ما دمکرات نیستیم. ما آزادی خواهیم - قسمت بیست و دوم


بنابر این دوستان اجازه دهید من این کمونیسم کارگری که به این ترتیب در قالب آرمان عالی و تاریخی کارگران جهان و ایران ناخواسته به بلند گوی ارتجاع داخلی و مخالفان خارجی مرحله بورژوایی تکامل و انقلاب اجتماعی مبدل شده است را در شمار آن کمونیسم و سوسیالیسمی بنامم که بطور جهانی همواره در همه کشور ها عملا سد راه انقلاب و تکامل بورژایی در کشور شده اند.

همان گونه که دوستان و رفقا می دانند ما در سر راه این انقلاب و تکامل - بورژوایی - مشکل و مانع کم نداریم. نظر به این امر این که آیا چشم انداز امیدوار کننده ایی برای فرجام مرحله بورژوایی انقلاب و تکامل اجتماعی در کشور و در منطقه وجود دارد در نوع خود یک پرسش برحقی است که ما دست اندرکاران این انقلاب باید آنرا طرح کنیم.

بنابراین جان کلام من در این رابطه این نیست که من در عوض و از روی کله شقی در جواب عرض کنم نه کمونیسم کارگری اشتباه می کند ما پیروزیم و راه بورژوایی انقلاب و تکامل اجتماعی هموار است و این ها که رفقای کمونیسم کارگری می گویند حقیقت ندارند و غیره. نه حرف من چنین مطالب کودکانه و بدور از واقعیت نیست.

بر این پایه به نظر من طرح این پرسش به یکسو و به سوی دیگر اعلام کمونیسم کارگری بر پایه آغاز مرحله کارگری انقلاب در کشور است. به نظر من این آخری به دنبال نخود سیاه فرستادن کارگران و به منظور سرگرم کردن آنهاست. شما تصورش را بکنید و وخواهش می کنم به آن توجه کنید ایرانی که در مرحله بورژوایی تکامل و انقلابش درجا زده و به قول عامیانه مانند خر در گل گیر مانده است پس چگونه چنین ایرانی قادر است به انقلاب و تکاملی مشغول گردد که نه تنها برای یک کشور بل که برای تمام جهانیان عملا یک زایش بزرگ و یک اقدام بی نظیر تاریخی و انسانی است ؟
نه خواهش می کنم رفقا و دوستان به این نکته توجه کنند و پیرامون آن بیاندیشند. در قیاس با مرحله کارگری و جهانی تکامل اجتماعی مرحله بورژوایی آن یعنی مرحله ایی که ما به این نحو در آن در مانده ایم در حقیقت یک شوخی و یک هیچ است. پس چطور این ایران درمانده در مرحله بورژوایی اش را با وظایفی سرگرم می کنید که انجام و فرجام آن اگر کار حضرت فیل نباشد بل امری است جهانی و عظیم که پیش پرده آن ملزم به مقدمات بورژایی انقلاب و تکامل و آن درون سازی های فراوان است که ما کنون در فرجام آن ورشکسته مانده ایم.

آیا فکر نمی کنید این سنگ بزرگی که کمونیسم کارگری در کشوری بلند کرده است که به قول خودش در انجام وظایف و تکالیف بورژوایی تاریخ وامانده است نشانه از نزدن است؟ آیا فکر نمی کنید که آن محافل مخفی بورژوایی که رفیق منصور حکمت وجودشان در کشور و جهان را ثبت کرده اند دارند به این ترتیب ما را به دنبال نخود سیاه می فرستندو بر سر کار گذاشته اند؟

  • منصور حکمت: بخشى از چپ در جريان عقب نشينى دارد فرمان فاتحين را به اجرا در مياورد. دارد تاريخ تاکنونى سوسياليسم و بنيادهاى انديشه سوسياليستى را به روايت جريان پيروز بازنويسى ميکند و مورد بازانديشى قرار ميدهد. اين يک کرنش سياسى است و نه چشم گشودنى به حقايق علمى نويافته ـ بنابراين تمام اين معضل و اين مشغله بنظر من بى ارزش است. بى ارزش است اما بى اهميت نيست. چون جنبش سوسياليستى طبقه کارگر را درمنگنه قرار ميدهد و به حاشيه ميراند. بايد در مقابل آن ايستاد، اما نه با جدى گرفتن بار علمى آن، بلکه با افشاء حقيقت سياسى اش.

به نظر من باید این عبارت را به گونه زیر در ارتباط با کمونیسم کارگری به عنوان بخشی از چپ تغییر داد:


بخشى از چپ در جريان عقب نشينى و شکست مرحله بورژوایی انقلاب که به آن اذعان می کند، دارد فرمان فاتحين را به اجرا در مياورد. دارد این مر حله از تکامل اجتماعی انسان در کشور و بنيادهاى انديشه ایی آن را به روايت جريان پيروز بازنويسى ميکند و مورد بازانديشى قرار ميدهد. اين يک کرنش سياسى است و نه چشم گشودنى به حقايق علمى نويافته ـ بنابراين تمام اين معضل و اين مشغله بنظر من بى ارزش است. بى ارزش است اما بى اهميت نيست. چون جنبش کارگری را درمنگنه قرار ميدهد و به حاشيه ميراند. بايد در مقابل آن ايستاد، اما نه با جدى گرفتن بار علمى آن، بلکه با افشاء حقيقت سياسى اش.


ادامه دارد...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر