۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

دولت سبز یا حکومت سبز؟ کدامیک؟(۲)

ما این ضعف را که مسلما یک ضعف از دیده جنبش ملی‌ - دموکراتیک است، هم در جنبش تمام خلقی و همگانی ضد سلطنتی هم داشته ایم و نتایج ناگوار آنرا برای جنبش ملی‌-دموکراتیک هم پشت سر گذشته ایم. برخی‌ اصرار و تکیه بر همگانی بودن چنین جنبش‌های دارند و در واقع هرچه جنبش همگانی تر است خواسته‌های مشترک جنبش هم نازل تر است. و این برخی‌ دوست دارند یعنی‌ منافع‌شان چنان نازل است و لذا ایجاب می‌کند، که جنبش هر چه همگانی تر شود. یعنی ما اگر بخواهیم، برای توده أی تر کردن هر چه بیشتر جنبش، بیشترین آحاد "خلق" را مخاطب قرار دهیم، باید از دیگر سؤ به همان میزان از مطالبات جنبش فروکش کنیم. چنانکه گفته شد، این روش پوپولیستی و تمام خلقی تنها یک روش نیست، بلکه سطح اهداف جنبش را هم تحت تاثیر قرار داده و آنرا تنزل میدهد. شاید در درون یک جنبش ملی‌ - دموکراتیک- نه خارج از آن- یک حرکت پوپولیستی با اهداف نازل عمومی‌ باعث اعتلای تدریجی‌ جنبش ملی‌ - دموکراتیک گردد، اما پوپولیزم در سطح یک کشور و در چالش با یک استبداد که در چنین چالشی تنها جنبش ملی‌ - دموکراتیک مطرح نیست، و دیگر اقشار و طبقات خلق هم مشارکت دارند، که ملی‌ - دموکراتیک نیستند، میتواند نگران کننده شود، چنانکه در جنبش همگانی ضد سلطنتی چنین شد وتغییر منجر به تغییر از یک استبداد سلطنتی به یک استبداد شرعی شد. به همین علت دعوت از همه همواره مثبت نیست، بلکه باید به هنگام دعوت عمومی‌ به اهداف ملی‌ -دموکراتیک جنبش نگریست. حکومت ملی‌ - دموکراتیک حکومت تمام خلقی نیست و مفهوم از دمکراسی و مردم سالاری هم چنین ابتذالی نیست. حکومت تمام خلقی اصلا وجود خارجی‌ ندارد، تا چه رسد به آنکه حکومت دموکراتیک و ملی‌ یکی‌ از آن باشد. هر حکومتی و از آن جمله حکومت ملی‌ - دموکراتیک، حائز یک خاستگاه اجتماعی و تاریخی‌ است. جامعه‌های تاکنونی بشر جملگی طبقاتی بوده اند و جامعه دمکراتیک و ملی‌ آتی و در شرف تکوین ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. جنبش ملی‌- دموکراتیک در ایران هم در واقع مظهر چنین تکامل و تحول اجتماعی از شرایط قرون وسطی به ملی‌- دموکراتیک در ایران است. چنین جنبشی در حقیقت امر ، مطالبات اجتماعی و همگانی چنین تحولی را در همه سطوح حقوقی، حکومتی، اقتصادی،... مطرح می‌کند. هر حکومتی در واقع، یک نوع اعمال قدرت در کشور است. اما این اشتباه بزرگی‌ خواهد، چنانچه ما صرف قدرت سیاسی را معادل استبداد و دیکتاتوری بدانیم. به این نظر، تعویض قدرت سیاسی در ایران، از استبداد به دمکراسی، تعویض در دیکتاتوری و استبداد نیست. چنین نیست، وقتی هم حکومت دموکراتیک مظهر قدرت سیاسی در یک جامعه طبقاتی است. جامعه‌های قبلی ایران به غیر از شکل استبدادی، به شکل دیگر از حاکمیت بر خوردار نبودند. شکل استبدادی حکومت در واقع شکل حکومتی چنین جامعه هایی است. از اینرو دمکراتیزه کردن در ایران تنها در بستر یک تحول اجتماعی در کشور ممکن است.گفتیم جامعه در تکوین در ایران یک جامعه طبقاتی است. از اینرو جنبش ملی‌ -دموکراتیک در چارچوب یک جامعه طبقاتی یک جنبش همگانی است گرچه تمام خلقی نیست. از همگانی بودن جنبش ملی‌ - دمکراتیک تا جنبش تمام خلقی فاصله کم نیست. از اینرو اگر جنبش سبز بخواهد به جنبش ملی‌- دمکراتیک مبدل و بدینسان رادیکالیزه شود، باید از سطح تمام خلقی به سطح همگانی و ملی‌ - دمکراتیک تغییر یابد. این تغییر برای جنبش ملی‌- دموکراتیک مسلما یک منفعت و نه‌ یک زیان خواهد بود. چراکه رشد بادکنکی جنبش منجر به رقیق شدن محتوای جنبش خواهد شد. و بر عکس.

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر