تاکنون معمول بر این بوده که لیبرال دموکراسی را جنبش بورژوایی قلمداد کنند . اشتباه نظری از این نقطه ناشی شده است که سابقا معمول بر این بوده حرکت کارگری در پیوند با یک حرکت ضد بورژوایی قرار میگرفت و در عوض حرکت لیبرال دموکراتیک مردم تاریخا یک حرکت بورژوایی تلقی میگشت
با این وجود نباید از نظر دور داشت که در بنای نظری پیشین در عین حال ملحوظ شده بود ماهیت بورژوایی حرکت لیبرال دموکراسی به مفهوم تعلق مطلق آن به بورژوازی صنعتی و جدید نیست. و به عبارت دیگر در قالب این نظریه یک حرکت کارگری در عین حال می توانست یک حرکت بورژوایی باشد.
به نظر من ما بهتر است بورژوازی و بورژوایی را از هم تفکیک نکنیم. اما در عوض برای مفهوم پیشین از بورژوایی بودن حرکت لیبرال دموکراسی دنبال مقوله جدیدی باشیم.
براستی لیبرال دموکراسی به منزله یک حرکت تاریخی در دو قرائت طبقاتی خود یعنی بورژوایی و پرولتری دارای کدام فصل مشترک تاریخی می باشند؟
جواب من به این پرسش عبارت خواهد بود از: کاپیتالیسم صنعتی
به عبارت دیگر اگر خواسته باشیم لیبرال دموکراسی را در دو وجه کارگری و بورژوایی آن تسمیه کنیم و زیر یک چتر و نام مشترک بیاوریم این وجه و نام مشترک همان کاپیتالیسم صنعتی می باشد.
نباید از نظر دور داشت یک حرکت ضد کاپیتالیستی خواه ضد کارگری و خواه ضد بورژوایی است. چرا که چنین حرکتی در پی انحلال و امحای مناسبات کارگری و سرمایه داری است.
اما تا به آن زمانی که در سطح کشور، لیبرال دموکراسی از حقانیت تاریخی برخوردار است کلیت لیبرال دموکراسی در چارچوبه کاپیتالیسم صنعتی جاری است و منظور از این کلیت خواه لیبرال دموکراسی کارگری است و خواه لیبرال دموکراسی بورژوایی.
.با عزیمت از این مقدمه اکنون به موقعیت لیبرال دموکراسی بورژوایی و لیبرال دموکراسی پرولتری در سطح کشور می پردازیم
واقعیت غیر قابل کتمان وضعیت ناخوشایند لیبرال دموکراسی بطور کلی در کشور است.
حرکت لیبرال دموکراسی در کلیتش یک حرکت بسیار ضعیفی را در کشور تشکیل می دهد و این را بایستی ناشی از رشد ناچیز کاپیتالیسم صنعتی در کشور دانست.
برکسی حتی دشمنان حرکت لیبرال دموکراسی پوشیده نیست که کاپیتالیسم صنعتی در ایران مراحل جنینی و تکوینی اش را می گذراند.
در این مراحل مادون از رشد و پیدایش کاپیتالیسم صنعتی، طبیعی است که خواه پرولتاریا و خواه بورژوازی در حالت تکوینی و طبقات مذبور تازه در حالت شکل گیری می باشند.
مطابق با این وضعیت اجتماعی جنینی یک حرکت سیاسی ناچیز و کم وبیش به همان سان جنینی وجود دارد که لیبرال دموکراسی مردم ایران خوانده میشود که در یک تناسب یک به یک با وضعیت جنینی کاپیتالیسم صنعتی در ایران می باشد.
البته وضعیت ناچیز و جنینی کاپیتالیسم صنعتی و حرکت لیبرال دموکراسی مردم ایران به یک سو و در سوی دیگر کتمان عدم وجود آنها در شرایط کنونی ایران می باشد.
کتمان کاپیتالیسم صنعتی و حرکت لیبرال دموکراسی به دو صورت انجام می گیرد:
-یا کاپیتالیسم صنعتی و حرکت سیاسی متناسب با آن را با عنوان کلی کاپیتالیسم به اشکال گوناگون به کاپیتالیسم امپریالیستی نسبت می دهند
-یا این که با این ابراز که ایران در مرحله پیشا کاپیتالیسم است عملا منکر وجود هرگونه حرکت لیبرال دموکراتیک می شوند.
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر