۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبه

سه عنصر هستی به اضافه عنصر چهارم - بخش دوم




کثرت گری - نه کثرت گرایی وپلورالیسم - و تعدد جوانب هستی که  در تثلیث علم، عمل و فرهنگ خود را نمودار می سازد در واقعیت امر یک فراوانی و یک ثروت طبیعی است.

در این تثلیث   هستی   هرگونه دخل و تصرفی که از سوی انسان ها بسود یک ضلع و زاویه آن بشود عملا   به یک تمامیت خواهی یکجانبه گری  منجر خواهد شد. سعی می کنم این مطلب را با ذکر نمونه هایی به اختصار توضیح دهم.

برای این منظور توجه تان را به سه راس تثلیث هستی انسانی جلب می کنم. یعنی


  • علم
  • عمل
  • خلاقیت

تمامیت خواهی که انسان های دانشمندان می توانند در هماهنگی و توازن مثلث هستی ایجاد کنند این است که

  •  اولا - خواهان خدمت دو عنصر دیگر هستی یعنی عمل و خلاقیت در خدمت علم باشند و
  • دوما -  اعتبار دو عنصر دیگر را  بخواهند در حوزه علم بگنجانند

این اصل تمامیت خواهی به شکل بالا را می توان از هر دو عنصر دیگر یعنی عمل و فرهنگ هم به همین  صورت انتظار داشت.

به هر شکل باید توجه داشت تمامیت خواهی صرف نظر از اشکال عملی ، علمی و فرهنگی یک فعل انسانی است. یعنی این انسان های تمامیت خواه هستند که هرباره  با ابزار علمی، فرهنگی و یا عملی تمامیت خواهی می کنند.

حال همین موضوع تمامیت خواهی انسانی را در مورد تمامیت خواهی دینی و عقیدتی مد نظر بگیریم.

بر پایه توضیحات بالا آنگاه خواهیم داشت: تمامیت خواهی عقیدتی و دینی عبارت است از آن شکل تمامیت خواهی که از سوی اپوزه دین علیه هستی انسانی اعمال میشود.

در تمامیت خواهی عقیدتی و دینی اپوزه عقیدتی و دینی به دو شکل تمامیت خواهی خود را اعمال می کند

  • اولا خواهان به خدمت گیری عناصر هستی انسانی - یعنی علم، عمل و فرهنگ - در  راه عقیده و دین می باشد
  • دوما برای فربه شدن مدعی است که عناصر هستی انسانی یعنی علم، عمل و فرعنگ اجزائی از دین و عقیده می باشند.

ما این تمامیت خواهی عقیدتی و دینی را امروزه در کشورمان به عیان دارا می باشیم.

تمامیت خواهان عقیدتی و دینی  نظر به آنچه که گفته شد از آن دست از ایرانیان تمامیت خواه هستند که تمام جوانب هستی انسانی را  به خدمت عقیده و دین خود می گیرند و یا این که بر این ادعای واهی اند که کلیه جوانب حیات انسانی از اجزای لاینفک عقیده و دین می باشد.

این آخری در واقع منجر به فربه سازی عقیده و دین  و این ادعای واهی میشود که توگویی دین و عقیده  همان اپوزه شناخته شده  ایی علیه انسان است که کلیه جوانب هستی او را یعنی علم، عمل و فرهنگ را در شکم خود آبستن است.

در خصوص تمامیت خواهی دینی  نظیر دیگر تمامیت خواهی های که مطرحند-  تمامیت خواهی علمی، تمامیت خواهی عملی و تمامیت خواهی فرهنگی - باید توجه داشت که ما با انسانهای تمامیت خواه مواجهه می باشیم.

به عبارت دیگر اگر ما دین و عقیده تمامیت خواه داریم - یا دیگر اشکال تمامیت خواهی -  این به این خاطر است که انسان های تمامیت خواهی وجود دارند که نظر به تمامیت خواهی شان عملا هم آهنگی هستی انسانی را بهم می زنند و مخل توازن و تکاثر زوایای زندگانی بوده و هرباره خواهان گنجاندن کلیه زوایای زندگی در قوطی تنگی هستند که   در دست دارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر