۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

ایران تولید محور - بخش چهارم



بنابر این بایستی و این الزامی است  این بلوک بندی ها و این مکتب سازی ها که از منابع و ماخذ ارتجاعی علم و تقویت می شوند را کنار گذاشت و تنها در این صورت است  به جای این که واقعیت های کشور را در خدمت اثبات تئوری های مان  قرار دهیم  با در نظر داشت واقعیت ها هرباره به این اندیشه باشیم  در سیر تغییر واقعیت ها چگونه می توانیم عمل کنیم که  برای خود سازنده باشیم.

در این راه تاکید می کنم ما نه پیرو خط امامیم و نه پیرو خط مارکس، در پی پراکتیزه کردن هیچ شریعت و مکتب و تئوری هم نیستیم.

 حرف حساب  این است : ما اگر در کشور فادر بودیم به همان سبک و سیاق اجتماعی گذشته زندگی کنیم اگر گذشتان که حالا بر ما مدیرت و آقایی دارند قادر بودند و کنون هم قادر باشند با سلطه سبک و سیاق هستی اجتماعی شان ما را اداره کنند و پاسخ گوی مسائل لشکری و کشوری باشند فی بهاء. لاکن بلافاصله باید گفت قادر نیستند. و نمی توانند هم قادر باشند.

سند تاریخ گذشته ایران و تاریخ کنونی کشور.

ما می خواهیم بر پایه این اسناد واقعی سخن بگوییم. این ها مبانی حرکت ماست.


ما برپایه این مبانی واقعی ایران تولید محور را در برابر ایران گذشته یعنی ایران تجارت محور علم می کنیم.

ایران تولید محور ایرانی است با یک پله و کلاس اجتماعی بالاتر. با اقتصاد، نظام اجتماعی و حقوقی بالاتر. با نظام سیاسی عالی تر و مترقی تر.

بازوان این ایران مترقی آن ایرانیانی هستند که خود محصول  این ترقی اند و در این رابطه فرقی هم نمی کند از کدام طبقه اجتماعی اند. اصل همواره این است با ترقی تنها آن ایرانی همراهی دارد که از ترقی متنفع است و از ترقی باکی ندارد.

بدیهی است این مسئله ما را به مسئله تحول اجتماعی، تحول اقتصادی و سیاسی و... کشور و در یک کلام تحول ساختاری کشور هدایت می کند.

ما با ایران گذشته و سلطه این ایران برایران نوین قادر به پاسخ گویی به مسائل عدیده و روز افزون کشور نیستیم. ایران تجاری یک ایران گذشته است و باید بر سلطه ایران تجاری بر ایران صنعتی  پایان داد و این ممکن نیست مگر با اتحاد نیروهایی که در ایران صنعتی متشکل هستند، یعنی ایرانیان که محصول ایران صنعتی و توسعه ایران صنعتی هستند.


بنابر این بیاییم دو ایران تجاری و صنعتی و چالش هرباره شان را مد نظر قرار دهیم و اصل کنیم.


  • ایران تجاری همان ایران نفتی، و ایران تک محصولی است که با درآمدهای کلان نفتی اش با ظاهر سازی مدعی است که جهان سومی نیست.
  •  ایران تجاری همان ایرانی است که با درآمدهای نفتی در پی استقرار واهی عدالت اجتماعی یعنی توزیع عادلانه درآمد نفتی است


  • ایران تجاری همان ایرانی نفتی است که در پی ساختن بمب اتمی است.


  • ایران تجاری همان ایران نفتی است که اگر نفت  و رانت خواری نفتی را از آن بگیرند دیگر  قادر به ساختن برج های زیبا و رفیع در کشور خود نیست، مترو هایش از کار می ایستند، متروپول هایش ویران می شوند و همه روسازی هایش یکشبه دود می شوند و به هوا می روند....
  • ایران تجاری همان ایرانی است با این که کشوری ثروت مند است اما این ثروت ها تولیدی نیستند بل که رانتی- نفتی اند. در این کشور نیروهای مولده و تولیدی مولد ثروت این کشور نیستند. و این نیروها شاخص ثروت و اساس منازعه برای عدالت در تقسیم ثروت نیستند.


برای ادامه اینجا کلیک کنید



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر