۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

پیرامون تشکیل کنگره ملی ایرانیان


کنگره ای که جانشين مجلس مؤسسان نمی شود این عنوان مقاله ایی است از سوی آقای اسماعیل نوری علا که در نشریه ابنترنتی سکولاریسم نو تحت عنوان جمعه گردی ها13 اسفند - 4 مارس 1389 درج شده است.

اهمیت این نوشته در طرح یک مسئله عملی پیرامون تشکیل کمیته تدارکات و یا شورای هماهنگی و یا انقلاب ودیگر اسامی نظایر آن با هدف شورای گذار و انتقال قدرت از نظام فعلی به نظام آتی از طریق فراخوان مجلس موسسان قانون اساسی و زمینه سازی فضای انتخاباتی برای تشکیل یک انتخابات آزاد با هدف مشارکت احزاب و دستجات در تشکیل مجلس و دولت آتی میباشد.

شورای گذار و هماهنگی در واقع همان شورای انقلاب مردم ایران است که بر پایه قیام مردم و در حین رهبری این قیام پس از انحلال نظام حاکم در گام اول به منزله اراده قیام کنندگان برای منظور تجسم و عملی ساختن مطالبات شان در تشکیل نظام جدید پدیدار می شود.

چنین شورایی فرا حزبی و فزا ایدئولوژیک و معمولا از همان نهاد ها و ارگان ها و طبقات و اقشار جامعه، از امناء و ارتشیان و دانشگاهیان و ... تشکیل می گردد. به عبارت دیگر چنین شورایی نختسین قدرت موقت مردمی است که قدرت را عملا در محل بدست می گیرد و به مثابه اراده تشکیلاتی قیام کنندگان که بر اوج قله شان ایستاده است مسئولیت استقرار نظم و امنیت کشور تا پیاده شدن نظام جمهور مردم قیام کننده ر ا در محل بعهده دارد..

از اهداف بلافاصله چنین شورای انقلابی - با همه زیر مجموعه های آن - تامین نظم و امنیت و فراهم سازی زمینه های انتخاباتی برای نشکیل مجلس موسسان قانون اساسی کشور است که از دل آن نظام مطلوب جمهور قیام کنندگان و حاکمیت شان سر بیرون می آورد. در این مرحله و مراحل بعدی است که پیوسته نقش احزاب و گروه ها برجسته تر میشود.

تا این جا همان گونه ملاحظه نمودید سخن از کمیته تدارک مجلس موسسان در محل و در راستای قدرتی است که قیام کنندگان به چنین کمیته ایی تفویض می کنند. به عبارت دیگر منشای حقانیت چنین شورا و کمیته تدارکی قیام کنندگان هستند و آنها هستند به کمیته ایی که در طول قیام آنها را هدایت و رهبری کرده و هماهنگی مبارزاتشان را بعهده داشته چنین قدرت و اختیاری را اعطاء می کنند.

در گذشته این خمینی بود که نظر به این که رهبری مبارزات ضد سلطنتی را به عهده داشت حق تشکیل شورای انقلاب را که در واقع بازوی اجرایی او بود را ازآن خود دانست. ودر شرایط زمانی امروزی این شورای هماهنگی راه سیز امید است که به مثابه بازوی اجرایی آقایان موسوی و کروبی تشکیل شده و گرچه شورای تدارکات نیست اما به مثابه نطفه جنینی چنین شورای انقلابی به میدان عمل سیاسی ایران کشانیده شده است.

در مقابل چنین شورای هماهنگی تلاش نیروها و احزاب خارج و داخل قرار دارد که با تشکیل یک کمیه تدارک به پای یک تشکیل کنگره ملی بروند.

در پیرامون چنین کمیته تدارکی است که آقای اسماعیل نوری علا می نویسند



اما من همهء اين سخنان را بدان خاطر طرح کردم که بتوانم چند نکته ای را به طرح «انتخابات آزاد در خارج کشور»(*) برای «تشکيل کنگرهء ملی ايرانيان» و انتخاب يک «دولت موقت در تبعيد» بيافزايم. بنظر من، اين طرح و روند تکوينی آن نيز زمانی اجرائی و ممکن و پيروزمندانه متحقق می شود که در همهء سطوح کاری اش همين پرهيز و اجتناب لازم الاجرا از دخالت در کار مجلس مؤسسان آينده باشد. در اين مورد هم توضيح مختصری بدهم و تمامش کنم:

چنين «طرح» دارای سه سطح تشکيلاتی است:

- نخست آفرينش يک «کميتهء تدارکات» از اتفاق و همکاری گروه های فراحزبی و فراايدئولوژيک که هم از آغاز، با اجتناب از ورود به آنگونه بحث های سياسی که بر شمردم، کار خود را در راستای فراهم آوردن امکانات برگزاری يک انتخابات آزاد وسيع در خارج کشور دنبال می کند و انتخابات آزاد را انجام می دهد.

- در پی آن، نوبت تشکيل «کنگرهء ملی ايرانيان» می رسد که حکم «پارلمان در تبعيد» را دارد؛ اما پارلمانی که بر خلاف مدل های مشابه اش در گذشته خودانگيخته نيست و بوسيلهء مردم انتخاب می شود. با افتتاح اين کنگره کار آن کميتهء تدارکات به پايان می رسد و از آن پس کنگره، برای ادارهء امور خود، از سازمان های عاملهء داوطلب، و از جمله سازمان های در گير در کميتهء تدارکات، کمک می گيرد.

- سطح تشکيلاتی ِ نهائی به «دولت موقت در تبعيد»برآمده از « پارلمان در تبعید» مربوط می شود که از آن پس ادارهء امور اپوزيسيونی را که در روند انتخابات شراکت داشته بر عهده می گيرد.

در همهء اين سه سطح توجه به اين نکته ضرورت حياتی دارد که از کوشش برای قرار دادن اين سه تشکل به جای مجلس مؤسسان خود داری شود و هر سهء اين ارکان حد و حدود خود را رعايت کند.

اين سخن البته بدان معنا است که نه کميتهء تدارکات، نه کنگرهء ملی، و نه دولت موقت در تبعيد، هيچ کدام نمی توانند در مورد نوع حکومت آيندهء ايران به شور و تصميم گيری بپردازند، يا در مورد فدراليسم موضع گيری نمايند.

بنظر من، تنها با اين اجتناب و پرهيز و «دم فروبستن از طرح بی مورد اختلافات» است که گروه های مختلف العقيده خواهند توانست، در راستای هدفی مشترک، که همانا انحلال حکومت اسلامی و برقراری حکومتی سکولار ـ دموکرات و بر پايهء اعلاميهء جهانی حقوق بشر باشد، با يکديگر اتحاد عمل و همکاری داشته باشند و هيچ کدام از اختلافات عقيدتی و نظری شان (که سازندهء ايران فردا است) در «اکنون و اينجا» نتواند سد راه شان شود.

منبع

https://newsecul.ipower.com/2011/03/04.Friday/030411.Esmail-Nooriala-A-congress-that-is-not-a-constitutional-assembly.htm

چنانکه خواننده این سطور متوجه شده اند اقدام تشکیل کمیته تدارکات برای تشکیل کنگره ملی و.. در واقع نوعی موازی سازی آن چه است که در ایران و در قیام مردم ایران عملا مطرح است و ما در قسمت اول این جستار به آن اشاره کردیم. اما آن چه در این موازی سازی بوجود می آید همان نهاد و سازمانها اما با تکیه بر عزم و اراده ایرانیان خارج کشور است.

اما همان طور که آقای اسماعیل نوری علا هم اشاره می کنند چنین کمیته و کنگره ایی و... محصول قیام مردم داخل کشور بر علیه حکومت نیستند و تنها در خارج کشور توسط ایرانیان برپا شده اند در مقایسه با شورای هماهنگی و انقلاب و ... تنها شبح و سایه ایی از آن را تشکیل داده و به این حساب دارای هیج اختیار عملی و سیاسی نیست و هرگز نمی تواند جانشین شورای انقلاب و مجلس موسسان آن گردد.

و چون چنین است پس باید پرسید پس اهمیت چنین همت ها و کوششها و آنهم در صورت موفقیت آن اگر سرگرم کردن اپوزیسیون خارج کشور و فرستادن آن بدنبال نخود سیاه نباشد پس در چه چیز دیگر می تواند باشد؟

آّیا اپوزیسیون و احزاب خارج کشور بهتر نیستند در عوض سرگرم کردن خود با این اقدامات بیهوده سعی کنند که این معضل را حل کنند که چگونه می توانند بر شورای هماهنگی که به مثابه بازوی اجرایی آقایان موسوی و کروبی عمل می کنند تاثیر گذار شده و یا چگونه عملا رهبری و .مسئولیت قیام مردم داخل کشور را بعهده گیرند؟




مطلب را به بالاترین بفرستید:


href="http://balatarin.com/links/submit?phase=2&

url=http://zharf.blogspot.com/2009/04/blog-post.html&title=آناتومی یک ایمیل هک">

Balatarin



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر