یکی از حساسیتهای کشور ما مسئله ایمان و دین است. نظر به تفکیک ایمان و دین برای اختصار مطلب از دین به معنای کلی آن استفاده میشود که در بر گیرنده ایمان هم است. عطف به تاریخ کشورمان دین از موقعیت خارق العادهای در حیات کشور برخوردار است. دین و در اینجا اسلام و مذهب شیعه همواره از پشتیبانی اجتماعی برخوردار بوده اند. منظور از پشتیبانی اجتماعی حمایت ابعاد جامعه از دین است. الان در کشور ما سخن از الزام جدایی دین و جامعه، دین و عرف به میان است. زمان آن فرا رسیده که دین تنها بر دین متکی گردد. جامعه دیگر قادر به پرداخت هزینه برای دین نیست. دین که متکی بر دین است باید از راه دین با دنیا رابطه برقرار کند. هدف دین دین است و راه دین هم دین است. اتکای دین بر جامعه و بهره برداری از توانمندیهای جامعه پرسش برانگیز و مسئله ساز است. استفاده دین از اسلحه اجتماع این نظریه علم را قوت بخشیده، که دین حادث است. این نظریه در باره دین بر این اصل استوار است: اگر مبنا انسان باشد از زمانی که انسان وجود دارد، جامعه، علم و فرهنگ هم وجود دارند. به این نظر انسان اجتماعی، علم و فرهنگ قدیم هستند. دین اما نبوده بعدها حادث شده است. بر پایه این نظریه رابطه دنیا و دین رابطه معکوسی است: هر قدر جامعه، علم و فرهنگ به جلو رود، دین به یک مقدار دیگر عقب خواهد نشست. نظر علمی در این باره(در باره دین) با نظر دین درباره دین و تاریخ انسان و دنیا یکی نیست. دین بر خلاف علم مبنای دنیوی ندارد و طبعا از زاویه مقابل دنیا حرکت میکند. از نظر دین، دین قدیم و دنیا حادث است. نظر علمی بینش انسانی و دنیوی، اما رویکرد دینی ماورای دنیوی است. از همینجا موضوع دنیوی، دهری و سکولاره مطرح میشود. رویکرد دهری یا سکولاره مبنای حرکتش چنین است: دین و رویکرد دین باید با اتکا به دین و روش دینی حرکت کند. مخاطب دین انسان است. مبنای حرکت دین اما انسان نیست. انسانی که دین مخاطب قرار میدهد، فقط یک انسان اجتماعی نیست. او هم یک انسان علمی، یک انسان فرهنگی و حتی یک انسان باورمند و دینی است. دین باید مخاطبین خود را به روش دینی برانگیزند. حیات انسانی لاجرم بوته آزمایش این است آیا دین الهی یا زمینی است. استفاده دین از اهرمهای اجتماعی تنها این نظریه را تقویت خواهد کرد که دین نه ارسالی بلکه انتصابی است.
رویکرد دهری یا سکولار نظریه علمی نیست. تاکید بر روی این مطلب مهم است. دهریون یا سکولاریستها در پی تایید یا رد دین نیستند. سکولاریزم یک رویکرد اجتماعی است، نه یک نظریه علمی. و خواهان آن است به عنوان دهری و دنیوی دهری و دنیوی باقی بماند و از جانب دین تجاوز نشود. بر این پایه دین باید از راه دین به اهداف دینی خود برسد. در فرم رادیکال از رویکرد دهری، دین حتی نباید از کانال فرهنگی مطرح شود. دین باید روشهای خود را برای پیوند با انسان بجوید. رویکرد مخالف سکولاریزم نه دینداری و مسلمانی بلکه دین گرایی، نه دین و اسلام بلکه اسلام گرایی است. دینگرایان از اهرمهای اجتماعی و انسانی جهت دین بهره میجویند و این نظریه علمی را تقویت میبخشند که میگوید دین حادث است. اگر تخالف و تضاد دین با علم، فرهنگ و اجتماع است، تضاد دینگرایی با سکولاریزم و دهریگری در ادغام دنیا در دین و بهرگیری دین از دنیا است. دهریون نمی خواهند که چنین بها و امتیازاتی دنیا به دین اعطا کند. او از چنین کرامتی در برابر دین برخور دار نیست. دین در عوض در دست دینگرایی اگر وسیله نباشد، هدفی است در دست آنها و جامعه و انسان بلااجبار باید چنین هزینه یی را برای چنین مقصدی پرداخت کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر