شیوه تولید سرمایه داری، یعنی آن شیوه تولیدی که با جامعه سرمایه داری همراهی و تناظر دارد، یک شیوه تولید ثابت و یکسانی نیست.
شیوه تولید سرمایه داری در طول تاریخ فنی - اقتصادی بشر مدام در حال تغییر و تحول بوده است.
نتیجتا و بطور تجربی می توانیم نطر به شیوه تولید از انعطاف روابط و جامعه سرمایه داری سخن بگوییم.
در طول تاریخ فنی - اقتصادی ما می بینیم که سرمایه داری تنها با یک شیوه تولید همراهی نداشته است. سرمایه داری مدام شیوه های تولیدش را تغییر داده است و این گویای انعطاف این رابطه و نطم اجتماعی است.
در آغاز سرمایه داری بر پایه شیوه تولیدی که در قرون وسطی بود بر پا شد: صنایع دستی.
سپس با صنایع ماشینی همراه گشت. و حال ما بینیم که سرمایه داری با شیوه مدرن تولید همراهی دارد.
در تاریخ اما هر چیز حد و حدودی دارد. انعظاف سرمایه داری در برابر شیوه های تولیدی گوناگون هم مشمول همین قاعده می گردد.
سرمایه داری نمی تواند با عالی ترین شیوه های تولید همراهی کند. منظور نظر از عالی ترین شیوه های تولید ، آن شیوه تولید می باشد که در راستای تاریخی فنی - اقتصادی بشر ایجاد می شود.
در چنین شیوه تولید مدرن و آتی که در فله تاریخ فنی - اقتصادی بشر جهانی واقع است، نفش انسان در تولید و اقتصاد به مدیریت ساده کاهش می یابد و درست همین نکته است که با اصل سرمایه داری که متکی بر بهره کشی میلیاردها انسان کاری استوار است، در تضاد فراردارد.
با شیوه تولید مدرن که به تدریج از دل شیوه های تولیدی تاکنونی بیرون می آید و تکامل می یابد، انسان مولد و کاری و میلیاردی، عملا به موجودات زائدی مبدل می شوند.
این جاست که تضاد مناسبات اجتماعی - که به آن مناسبات تولیدی هم گفته اند- با شیوه تولید بیش از بیش می گردد و نافوس مرگ سرمایه داری جهانی به تدریج رساتر می گردد.
این جاست که میلیارد ها انسان های مولد به تدریج به ضرورت نابودی سرمایه داری و افکندن نظم نوین پی می برند و شیوه تولید جدید شرایط اقتصادی - فنی برای یک نظم نوین اجتماعی را به بشر جهانی اعطاء می کند.
چون با هر شیوه تولید یک رابطه اجتماعی معین همراه است، کاربرد شیوه های تولیدی جدید، عملا منجر بر کاربرد روابط اجتماعی جدید می شود!
آنهایی که مدعی اند که ما در سطح اجتماعی سرمایه داری را نابود می کنیم اما در سطح فنی - افتصادی یعنی آن شیوه تولیدی که هرباره با سرمایه داری در پایه متناظر است ، را ضرورتا باقی می گذاریم، این ها دارند شعار می دهند والا در صورت حفط شیوه تولید سرمایه داری در پایه، سرمایه داری در سطح اجتماعی دوباره احیاء خواهد شد: اما این بار در شکل دولتی و حزبی و..
اختلاف در استراتژیستهای انقلابی تاکنونی در این خلاصه شده که آیا در سطح روابط اجتماعی، نابودی سرمایه داری باید به شکل جهانی و انقلاب مداوم باشد یا به شکل محدود ملی.
این استراتژیستها، یک نکته کوچک را اما پیوسته از نظر دور می اندازند و آن این که هنگامیکه شرایط اقتصادی - فنی نابودی سرمایه داری جهانی- به آن شرایط مادی هم گفته اند - فراهم شد، هنگامه انقلاب جهانی در سطح اجتماعی فرا می رسد و در این هنگامه، دیگر جای بحث استراتژیک برای حمله جهانی و یا محدود ملی باقی نمی ماند!
انقلاب آتی و مدرن بشریت، یک انقلاب جهانی است، چون جامعه ای که این انقلاب عامل آن خواهد بود، یک جامعه واحد و جهانی است.
از این دیده، انقلابات ملی به گذشته تعلق دارند!
شیوه های تولیدی جدیدی که ما می خواهیم در سطح ملی توسعه دهیم، روابط اجتماعی جدیدی که از این راه توسعه می یابند، دولتی که از این راه بر پا می شود و... غیره همه گواهی از این می دهند که انقلابی که ما در ایران اکنون در پی انجام آن هستیم به اصطلاح کارشناسی یک انقلاب ملی است و از دیده انقلاب جهانی یک انقلاب ملی متعلق به گذشته است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر