تاریخ سرمایه باز می گردد به تاریخ کار. کار را نباید تنها به شکل اقتصادی- مولد آن فهمید. سرمایه به مفهوم وسایل مادی کار
است. سرمایه بر پول از یک سو و از سوی دیگر بر سرمایه گرایی - کاپیتالیسم - مقدم است.
پول دارای سه فوکسیون یا کارکرد است: پول بعنوان وسیله سنجش ارزش مبادله، پول به منزله وسیله گردش کالا، پول به مثابه حفظ دارایی.
سرمایه به عنوان وسایل مادی کار توسط کار تولید می شود. دوام و توسعه سرمایه در کالایی شدن تولید اقتصادی، مد نظر قرار گرفت. در هر چرخه اقتصادی باید سرمایه بازتولید و از این راه ثابت مانده تا بهره حاصل شود. بهره عبارت است حذف هزینه ها از تولیدات و باقی مانده آن یعنی بهره. در حذف هزینه ها، بازتولید سرمایه هم ملحوظ می باشد.
تولیدات که وارد حیطه مصرف میشوند و ازراه پول مجتمع می گردند هنگامیکه این تولیدات دوباره به حیطه اقتصادی بازگردند به این بازگشت تبدیل پول به سرمایه می گویند.
همان گونکه گفته شد مولد سرمایه کار و نه پول است. تبدیل پول به سرمایه، بازگشت تولید ات مصرفی به حیط اقتصادی با انگیزه توسعه سرمایه است. چون سرمایه بر پول مقدم است تبدیل پول به سرمایه مانند تبدیل ممیون به انسان نیست. سرمایه از راه این تبدیل نیست که پیدا می شود.
تاریخ سرمایه نه تنها بر تاریخ پول مقدم است بل تاریخ سرمایه بر تاریخ کاپیتالیسم هم مقدم است. کاپیتالیسم یا سرمایه گرایی زمانی پیدا می شود که شکل مالکیت بر سرمایه دیگرگون می شود شکل مالکیت بر سرمایه یک فرماسیون و پدیده اجتماعی است. از آن هنگام که مالکیت بر سرمایه از مالکیت بر کار جدا می گردد و مالکیت کار به شکل دستمزدی در می آید، کاپیتالیسم یا سرمایه گرایی وبه عبارت معکوس کار گرایی پیدا می شود.
به عبارت دیگر تاریخ پیدایش کاپیتالیسم باز می گردد به تاریخ جدایی کار و سرمایه از یکدیگر و سپس از این راه پیدایش کارمزدی در عرصه تفکیک کار و سرمایه و عامل سوم شدت بی سابقه تولید کالایی. تاریخ تبدیل پول به سرمایه مقدم تر است از تاریخ پیدایش کاپیتالیسم.
پول همواره قادر به تبدیل به سرمایه است وقتی تولیدات مصرفی - در شکل پول - حیطه مصرف را به منظور رسیدن به حیطه اقتصادی ترک کنند.
تبدیل پول به سرمایه می تواند در دوره پیشا کاپیتالیسم هم روی دهد.
در یک کلاسه بندی ما دارای سه نوع کاپیتالیسم می باشیم: کاپیتالیسم متقدم، کاپیتالیسم میانی و کاپیتالیسم متاخر.
در دوران کاپیتالیسم ابتدایی سیادت با کاپیتالیسم تجاری بوده است. این سیادت در دوران کاپیتالیسم میانی به کاپیتالیسم صنعتی می رسد و در دوران کاپیتالیسم انحصاری ومتاخر این کاپیتالیسم مالی که سیادت را از آن خود می کند.
این که گفته شود در دوران ابتدایی از کاپیتالیسم و در قرون وسطی سرمایه از راه تبدیل پول به سرمایه صنعتی ایجاد شد ، نظریه درستی نیست.
توفق کاپیتالیسم تجاری بر کاپیتالیسم صنعتی در دوران ابتدایی از کاپیتالیسم به مفهوم تبدیل پول به سرمایه نیست.
کاپیتالیسم در دوران ابتدایی از آنرو در کشورهای غربی و پیشرفته صنعتی کنونی موفق بوده است چرا که این کاپیتالیسم پیرو سیاست مرکانتلیسم و کلونیالیسم این دسته اروپایی بوده است.
در کشورهای نظیر ایران از آنجاییکه کاپیتالیسم ابتدایی قربانی سیاست های کلونی سازی کشورها سلطه جو گردید قادر به تکامل نشد.
موانع رشد کاپیتالیسم در ایران را باید معلول عوامل متعددی دانست از جمله حکومت ایران به علت بافت عشیره ایی عملا در خدمت کاپیتالیسم در این مرحله قرار نگرفت. حکومت های ایرانی از صفوی تا قاجاریه در خدمت کاپیتالیسم کشورهای سلطه جو قرار گرفتند و به کسب امتیازاتی برای تنها و برای بهره های شخصی اکتفا نمودند.
این نظریه که می گوید کاپیتالیسم تجاری در ایران انگلی است چرا که بر خلاف کشورهای سلطه طلب در کاپیتالیسم صنعتی نبوده است، نظریه درستی نیست. کاپیتالیسم تجاری بطور کلی یک کاپیتالیسم مولد نیست.
کاپیتالیسم در ابتدا از این رو موسوم به کاپیتالیسم تجاری شده چون در این دوره سیادت با کاپیتالیسم تجاری است. تحت سلطگی تغییری در این وضعیت و سیادت در شرایط ابتدایی از تکامل کاپیتالیسم نمی دهد.
است. سرمایه بر پول از یک سو و از سوی دیگر بر سرمایه گرایی - کاپیتالیسم - مقدم است.
پول دارای سه فوکسیون یا کارکرد است: پول بعنوان وسیله سنجش ارزش مبادله، پول به منزله وسیله گردش کالا، پول به مثابه حفظ دارایی.
سرمایه به عنوان وسایل مادی کار توسط کار تولید می شود. دوام و توسعه سرمایه در کالایی شدن تولید اقتصادی، مد نظر قرار گرفت. در هر چرخه اقتصادی باید سرمایه بازتولید و از این راه ثابت مانده تا بهره حاصل شود. بهره عبارت است حذف هزینه ها از تولیدات و باقی مانده آن یعنی بهره. در حذف هزینه ها، بازتولید سرمایه هم ملحوظ می باشد.
تولیدات که وارد حیطه مصرف میشوند و ازراه پول مجتمع می گردند هنگامیکه این تولیدات دوباره به حیطه اقتصادی بازگردند به این بازگشت تبدیل پول به سرمایه می گویند.
همان گونکه گفته شد مولد سرمایه کار و نه پول است. تبدیل پول به سرمایه، بازگشت تولید ات مصرفی به حیط اقتصادی با انگیزه توسعه سرمایه است. چون سرمایه بر پول مقدم است تبدیل پول به سرمایه مانند تبدیل ممیون به انسان نیست. سرمایه از راه این تبدیل نیست که پیدا می شود.
تاریخ سرمایه نه تنها بر تاریخ پول مقدم است بل تاریخ سرمایه بر تاریخ کاپیتالیسم هم مقدم است. کاپیتالیسم یا سرمایه گرایی زمانی پیدا می شود که شکل مالکیت بر سرمایه دیگرگون می شود شکل مالکیت بر سرمایه یک فرماسیون و پدیده اجتماعی است. از آن هنگام که مالکیت بر سرمایه از مالکیت بر کار جدا می گردد و مالکیت کار به شکل دستمزدی در می آید، کاپیتالیسم یا سرمایه گرایی وبه عبارت معکوس کار گرایی پیدا می شود.
به عبارت دیگر تاریخ پیدایش کاپیتالیسم باز می گردد به تاریخ جدایی کار و سرمایه از یکدیگر و سپس از این راه پیدایش کارمزدی در عرصه تفکیک کار و سرمایه و عامل سوم شدت بی سابقه تولید کالایی. تاریخ تبدیل پول به سرمایه مقدم تر است از تاریخ پیدایش کاپیتالیسم.
پول همواره قادر به تبدیل به سرمایه است وقتی تولیدات مصرفی - در شکل پول - حیطه مصرف را به منظور رسیدن به حیطه اقتصادی ترک کنند.
تبدیل پول به سرمایه می تواند در دوره پیشا کاپیتالیسم هم روی دهد.
در یک کلاسه بندی ما دارای سه نوع کاپیتالیسم می باشیم: کاپیتالیسم متقدم، کاپیتالیسم میانی و کاپیتالیسم متاخر.
در دوران کاپیتالیسم ابتدایی سیادت با کاپیتالیسم تجاری بوده است. این سیادت در دوران کاپیتالیسم میانی به کاپیتالیسم صنعتی می رسد و در دوران کاپیتالیسم انحصاری ومتاخر این کاپیتالیسم مالی که سیادت را از آن خود می کند.
این که گفته شود در دوران ابتدایی از کاپیتالیسم و در قرون وسطی سرمایه از راه تبدیل پول به سرمایه صنعتی ایجاد شد ، نظریه درستی نیست.
توفق کاپیتالیسم تجاری بر کاپیتالیسم صنعتی در دوران ابتدایی از کاپیتالیسم به مفهوم تبدیل پول به سرمایه نیست.
کاپیتالیسم در دوران ابتدایی از آنرو در کشورهای غربی و پیشرفته صنعتی کنونی موفق بوده است چرا که این کاپیتالیسم پیرو سیاست مرکانتلیسم و کلونیالیسم این دسته اروپایی بوده است.
در کشورهای نظیر ایران از آنجاییکه کاپیتالیسم ابتدایی قربانی سیاست های کلونی سازی کشورها سلطه جو گردید قادر به تکامل نشد.
موانع رشد کاپیتالیسم در ایران را باید معلول عوامل متعددی دانست از جمله حکومت ایران به علت بافت عشیره ایی عملا در خدمت کاپیتالیسم در این مرحله قرار نگرفت. حکومت های ایرانی از صفوی تا قاجاریه در خدمت کاپیتالیسم کشورهای سلطه جو قرار گرفتند و به کسب امتیازاتی برای تنها و برای بهره های شخصی اکتفا نمودند.
این نظریه که می گوید کاپیتالیسم تجاری در ایران انگلی است چرا که بر خلاف کشورهای سلطه طلب در کاپیتالیسم صنعتی نبوده است، نظریه درستی نیست. کاپیتالیسم تجاری بطور کلی یک کاپیتالیسم مولد نیست.
کاپیتالیسم در ابتدا از این رو موسوم به کاپیتالیسم تجاری شده چون در این دوره سیادت با کاپیتالیسم تجاری است. تحت سلطگی تغییری در این وضعیت و سیادت در شرایط ابتدایی از تکامل کاپیتالیسم نمی دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر