۱۳۹۱ دی ۹, شنبه

همه باهم تا انتخاب شکل نظام؟؟؟


آیا انتخاب شکل نظام دموکراتیک و آزاد - جمهوری یا پادشاهی -  باید در مرحله کنونی باشد یا در مرحله حاکمیت  گذار؟

قبل از پاسخ به این پرسش که در حین حال عنوان این جستار هم است اجازه دهید به یک نکته از پیش اشاره کنم.

در این جا دو نکته مطرح است: اول محتوای دموکراتیک و آزاد نظام و دیگر فرم این محتوای این که پادشاهی یا جمهوری.

علی القاعده کسانی که محتوای را تعیین می کنند و حق تعیین محتوای نظام را دارند حق تعیین فرم و شکل آن را هم دارند.

بنابر این قاعده کسانی که به خود این حق را می دهند بنام مردم و به نیابت مردم و در غیاب مردم و انتخابات از پیش تعیین کنند که نظام آتی کشور بایستی آزاد و دموکراتیک باشد، استبدادی و اسلامی نباشد، آخوندی و جمهوری اسلامی نباشد بل که آزاد و دموکراتیک باشد، همان عده به نیابت حق تعیین فرم و شکل نظام آزاد و دموکراتیک - پادشاهی و یا جمهوری - را هم دارا می باشند مگر این که نخواهند و نتوانند و به عبارت دیگر به مصلحت خود نبینند فعلا در این مرحله از حق خود استفاده کنند و بهره برداری از آن را به صاحبان اصلی این حق یعنی مردم ایران در یک رفراندم در سایه حکومت دوران گذار - موسوم به دولت موقت - باز گردانند.

برای بیشتر روشن شدن این مطلب عرض می کنم: باید توجه داشت وقتی هیئتی، شورایی و مجمع و کنگره ایی به نیابت مردم ایران تشکیل می شود و این نشست نیابتی - در فقدان انتخابات و رفراندم برای تعیین نوع نظام: دموکراتیک یا استبدادی - از حق خود برای تعیین نوع نظام آتی استفاده می کند و تعیین می کند که جمهوری اسلامی باید برود و به ازای آن نظام آزاد و دموکراتیک و بدور از حکومت فردی و مطلقه استوار گردد، آنگاه همین نشست محق است به همان ترتیب شکل همان نظام آزاد و دموکراتیک را یعنی پادشاهی و یا جمهوری تعیین کنند. مگر این که گفته شود چنین مجمعی در اصل حق تعیین نوع نظام این جمهوری اسلامی آرای یا نه، نظام آزاد دموکراتیک آری یا نه را ندارد و این تنها حق مردم ایران در یک رفراندم برای تعیین نوع و شکل نظام می باشد.

عرض کردم این زمانی است که ما سخن از علی القاعده کنیم یعنی زمانی که میان اعضای کنگره تعیین نوع نظام به همان گونه توافق بر سر تعیین شکل نظام هم وجود دارد.


پس می توان از پیش مشخص کرد: این زمان که می گویند تعیین نظام بعهده «ما» ست و همین «ما» می گوید تعیین شکل نظام «ما» اما به  مردم ایران در یک رفراندم مستقیم واگذار می شودپس این «ما» در یک حالت مافوق قاعده بسر می برد.


همان طوری که می دانید این جدایی میان محتوای و فرم نظام از نظر نظری مسئله ایی ندارد. می توان محتوای نظام را در مرحله پیمان ها و قول و قرار ها و فرم نظام را به دوران حکومت گذار - دولت موقت - حواله داد.

این نظریه به این شکل و با این فرمول بندی که از سوی پیروان پادشاهی در ایران - پهلوی چی ها - ارائه شده با یک پشت بند دیگر هم که ضامن و گارانتی برای تعیین شکل  پادشاهی نظام از پیش است، همراه می باشد  و آن این که از پیش بیاییم  رضا پهلوی را به عنوان رهبر جنبش دموکراتیک و آزاد در همین مرحله نخستین و حاضرین تعیین کنیم.

در این جا دو نکته مطرح است:

اول این که حرکت باز گشت پادشاهی را درون حرکت دموکراتیک و آزاد ایران برسمیت شناخته و دوم این که برای ضمانت و گارانتی این که حرکت دموکراتیک و آزاد ایران سرانجام به استقرار پادشاهی در ایران منجر شود از همین اکنون رهبری این حرکت را به رضا پهلوی واگذار کنیم.

این یعنی چه؟

این یعنی این که برای پهلوی چی ها مشارکت رضا پهلوی در حرکت دموکراتیک و آزاد  مردم ایران بدون رهبری از پیش شان در این حرکت متصور نیست. یعنی مخالف اصل پادشاهی است. این اول. دوم این که پهلوی چی ها از این راه در پی ضمانت از پیش شکل نظام یعنی پادشاهی و نظام پادشاهی  در ایران می باشند و نمی خواهند ریسک کنند. چرا که بخوبی می دانند حرکتی که با رهبری نمادین و پادشاهی به ثمر برسد در تعیین شکل نظام خود راه دوری نخواهد رفت و تحت فرامین رهبر خود در تعیین پادشاهی در ایران خواهد ماند.


بهر حال این فرمول بندی دو وجه دارد: اول این پهلوی چی ها می خواهند همراه باشند اما بخوبی می دانند  در صورت همراهی و به ثمر رسیدن یک نظام آزاد و دموکراتیک اگر پادشاهی نباشد عملا بازنده اند چرا که برای آنها یک ایران آزاد و دموکراتیک در هیئت جمهوری تصور ناپذیر و ناممکن و اگر هم ممکن خلاف فلسفه وجود حرکت رنسانس پادشاهی در ایران است.







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر