۱۳۹۱ خرداد ۲۵, پنجشنبه

ایران تولید محور - بخش نهم



اتفاقا این مخالفت ها در ایران  از هر سو بلند شد. از قرار معلوم ایرانیان اینبار   مشاهده می کردند که این پدیده انقلاب در صنعت - که در همان کشورهای غربی تقریبا از همان آغاز با مخالفت و انتقاد مواجه گشت - یک پدیده پر مدعایی است. به قول عوام تجربه می کردند: دیگر این تو بمیری از آن توبمیری ها نیست.


از همین رو هم ایرانیان مرتجع از همان آغاز نظر به بی ابتکاری شان به مصرف همان انتقادها روی آورند. یعنی چنین مصرف ادبی مکمل ورود ساده ماشین آلات  گشت  و این در حالی بود که در غرب موش کور تاریخ نقب خود را می زد. آن کشورها برغم این انتقادهای ادبی و گاه سیاسی جاده ترقی صنعتی شان را طی می کردند.

همراه با ورود چنین ادبیاتی انتقادی بود که ادبیات شدید لحن دیگری وارد کشور شد. در این ادبیات رادیکال نظر به درجات پیشرفتی که انقلاب صنعتی در غرب می نمود  پیش بینی هایی در زمینه مراحل عالی تر اجتماعی شد و حتی بر آن پایه دستور عمل های سیاسی هم صادر گردید.

مهم در مبحث ما صحت و سقم آن داوری ها و دستور عمل ها نیست مهم در عوض انتقال ساده این داوری ها و دستور عمل ها در کشوری است که پروسه صنعتی کردن در آن  به موانع عدیده داخلی و خارجی برخورد نموده  بود  و موش کور تاریخ قادر به نقب خود نگشت.

در چنین کشوری ایرانیان با همان بی ابتکاری شگفت  مشغول به مصرف و کپی برداری آن انتقادهای شدید اللحن پیرامون پروسه صنعتی کردن شدند و به خود همان وعده های اجرای جامعه عالی تر در کشور را دادند که  برخی غربی به خود می دادند. اما با این تفاوت که این ایرانیان در این عمل کپی کردن خود چنان با حرص و ولع زاید الوصفی به آن پرداختند که در این میان یک نکته کوچک را از نظر انداختند و آن این که با کپی کردن آن مطالبات و دستور عمل های عالی شرایط عالی اجتماعی آن کشور ها که مسبب اصلی اتخاذ چنین رویه هایی بود  کپی نخواهد شد و وارد کشور نخواهد گردید.

از همین رو از همان آغاز هم صدا با شعارهایی که در کمون پاریس داده شد و در ایران هم طنین انداخت ارتجاع ایران ناقوس مرگ جامعه صنعتی در ایران را به صدا  و به تبع آن  فاتحه انقلاب صنعتی در کشور را خواند

این ناقوس مرگ ها را بر اساس رویدادهای غرب به صدا درآوردن ها، این فاتحه خوانی ها براساس شرایط غربی و این کپی برداری ها  و این وارد کردن ها و مصرف کردن ها با کمترین ابتکار که از همان آغاز صورت پذیر گردید در ایران مبنایی شد برای یک نوع زندگی و یک نحوه برخورد به مسائل جهانی و .....


این نوع و شیوه زندگی و نحوه نگرش به مسائل جهانی که مرتیط است با واردات  و کپی برداری که در ایران توامان است با عادت مصرف تولیدات غربی از هر نوع بی آنکه در کشور موسسات و نهادهای لازمه برای اختراع، اکتشافات و .... وجود داشته باشد به ما همه ایرانیان ذهنیت یک ایران تجاری و وارداتی را داده است.

از این ذهنیت وارداتی و تجاری بیش از همه مرتجعین ایرانی ذی نفع اند.

ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر