۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه




یک ملت رو دزدیدن، دارن باهاش پزمی دن

سید ابراهیم نبوی

امروز، روز پیروزی سبزها و شیوه مسالمت آمیز مبارزه با حکومتی بود که تمام توان خود را به کار گرفت تا حضور سنگین سبزها را زیر لایه ای از تهدید و تطمیع و فریب خفه کند. اما، جنبش سبز بعد از هشت ماه فشار زیر چکش های قوه قضائیه، بلندگوی تبلیغات و گاز اشک آور و باتوم پلیس نشان داد هنوز زنده است، زنده است و می خواهد زنده بماند. زنده بماند تا با استمرار، ادامه مبارزه مسالمت آمیز و تاکید بر خواسته های خود، حق پایمال شده خود را پس بگیرد.

امروز، همه مردم به خیابان آمدند، حکومت نیز همچون 22 خرداد که رای مردم را دزدید، تلاش کرد تا تصویر آنان را نیز بدزدد، تلاش کرد تا حضور فراوان و زنده مردم را به نام خویش مصادره کند و این چیزی از ماهیت واقعه ای که رخ داده است، کم نمی کند. اگر صدای حکومت، بر تصویر مخالفان سبز دولت بنشیند، چیزی به دولت افزوده نمی شود و چیزی از مردم کم نمی شود. امروز، 22 بهمن 1388 را به یاد خواهیم داشت، آنچه امروز رخ داد بر مواردی چند تاکید می کند.

اول: هر آنکه می شناختیم، در بخش اعظم شهرها به خیابان آمدند و این یعنی جنبش سبز علیرغم همه فشارها، سرکوب سنگین خیابانی، احکام اعدام و زندان طولانی، شکنجه و فشار و اعتراف گیری های اجباری، صرف هزینه تبلیغاتی فراوان برای ربودن مردمی که حق شان را می خواستند و می خواهند، زنده است. جنبش سبز، زنده است و امروز در بسیاری از شهرها حضوری چشمگیر در خیابان داشت.

دوم: دولت هشت ماه است تلاش می کند تا جنبش را از خصلت مردمی سبز خود تهی کند، می خواهد جنبش بسوی خشونت کشیده شود تا در بن بست شورشگری و تندروی، بچه های ایران را گرفتار و سرکوب کند. می خواهد مردم تند بروند تا در این تندروی و تندخویی همراهی ملت بزرگ را از دست بدهند، و مثل همیشه وقتی مخالفان تندرو را از عموم مردم جدا کرد، آنان را در خیابان ها شکار کند، به ترور و خشونت متهم کند و از این طریق جنگ سی میلیون مخالف با دولت را به مجادله دویست هزار چریک با نیروهای امنیتی تبدیل کند. امروز جنبش توانست از مخمصه تندروی نجات یابد و همان مشی مسالمت آمیز را ادامه دهد. امروز می شد که مانند سی خرداد دهها نفر در خیابان کشته شوند، اما، سبزها توانستند هم جمعیت مردم و هم حکومت را کنترل کنند تا از حجم خشونت بکاهند.

سوم: مردمی که به خیابان رفتند، خود می دانند که مخالفان حکومت اند، حکومت هم می داند که مردمی که به خیابان آمدند، مخالفان حکومت اند. کسی نمی تواند به مردم اثبات کند که شما به خیابان نرفته بودید، و کسی نمی تواند به خود دروغ بگوید که حکومتی که برای کنترل سالگرد انقلاب خود، صدها هزار نظامی، دهها هزار نیروی امنیتی را به کار گرفته و بسیاری از رهبران و چهره های سرشناس را دستگیر کرد و مورد ضرب و شتم قرار داد تا نتوانند در میان مردم حضور یابند، حکومتی ملی و مردمی است. سخنران برنامه امروز، آقای احمدی نژاد که با صدایی لرزان سخن می گفت، بعد از پایان سخنرانی اش با هلی کوپتر بسرعت منطقه را ترک کرد، تا نمایش حکومتی با پایان تراژیک مواجه نشود، و مردم نیز خوشبختانه به جای دست زدن به روش های تند و خشونت آمیز، بعد از حضوری سنگین در سراسر کشور به خانه رفتند.

چهارم: این توهم که روز 22 بهمن باید روز سقوط جمهوری اسلامی باشد، تصور موهوم برخی از دوستانی بود که دل به این بسته بودند که شتاب برای سرنگونی حکومت، می تواند راه ما را کوتاه کند، اما برای نخستین بار در تاریخ مبارزات مدنی ایران، مردمی که به خیابان آمده بودند، به جای اینکه راههای میانبر را انتخاب کنند، به راههایی که به فردا ختم می شود، دل بستند. ما نمی خواهیم و نباید راهی را که در مدتی طولانی و با شیوه ای آرام طی کنیم، با شتاب به بن بست برسانیم و آنگاه در چنبره انقلابیگری گرفتار شویم. ممکن است تندروها از قطار جنبش پیاده شوند و سعی کنند تا راهی دیگر برای رسیدن به مقصودشان انتخاب کنند. به نظر نمی رسد این انتخاب چندان مشکلی برای جنبش سبز ایجاد کند. قطار جنبش سبز به سوی مقصد خود به مسیر ادامه خواهد داد و در این مسیر با پایداری، ماندن بر سر خواسته های خود و رها نکردن خیابان ها، به مقصد خواهد رسید. به نظر نمی رسد که راه دیگری برای رسیدن به مقصود وجود داشته باشد، ما راه خودمان را خواهیم رفت و مطمئنیم که سرانجام به نتیجه خواهیم رسید.

پنجم: جنبش سبز، جنبش احقاق حقوق پایمال شده مردم ماست، این جنبش که ماه هشتم خود را امروز به پایان برد، حالا توانسته است از زیر فشار استبداد پلیسی، تندروی و انقلابیگری، معامله و سازش به دور از چشم مردم، خارج شود و به همان راهی بازگردد که آغاز کرده بود. ما یک جنبش مدنی می خواستیم و هرگز حاضر نیستیم این جنبش را با انقلابی که نتیجه آن نامعلوم است عوض کنیم. مشکل ما تغییر حکومت نیست، مشکل ما رسیدن به حقوق پایمال شده مان است، برای رسیدن به این راه تغییر حکومت، چیزی را عوض نمی کند. مشکل ما تغییر جامعه ایرانی برای رسیدن به حقوق خود است. امروز جنبش سبز نشان داد که تمایلی به انقلابیگری ندارد، تمایلی به شتاب ندارد و نمی خواهد از شیوه های خود خارج شود. سرعت جنبش سبز همین است، ما به راه خود ادامه می دهیم، راهی که در اکثر جوامع سالها طول کشید تا به نتیجه برسد و ما نیز جز طی همان مسیر راهی نداریم. چند روز قبل در نوشته ای نوشتم که حکومت در سال آینده چنین خواهد کرد، برخی اعتراض کردند که یعنی تو می گوئی این حکومت تا یک سال دیگر هم خواهد ماند؟ این تفکر اندیشه ای خطرناک است، تصور این که بخواهیم خواسته های مان را در قتلگاه زمان، قربانی کنیم، تصور خطرناکی است. نومید شدن کسانی که برای پیروزی فقط تا دو ماه دیگر فرصت دارند، طبیعی است، اما ما چنین قصدی نداریم. ما سنگ های رودخانه ای هستیم که شاهد طغیان و گل آلود شدن و انحراف مسیر آب خواهیم بود، بی آنکه از مسیرمان منحرف شویم. امروز میلیونها ایرانی نشان دادند که همچنان سبز و همچنان استوار به مسیر سبز جنبش ادامه می دهند، اما بگویم تان که اگر این هم نبود و حتی اگر یقین داشتم که اکثریت مردم همراه جنبش نیستند، باز هم من می ماندم، تا جنبشی را که تنها راه ما برای رسیدن به وضع مطلوب است، ادامه دهیم.

ششم: دیروز صدای کسانی که الله اکبر جنبش سبز را در ساعت ده شب می دادند، ده برابر کسانی بودند که یک ساعت قبل از آن فریاد الله اکبر تبلیغات دولتی را سرداده بودند. این را دولت می داند و مردم هم می دانند، دزدیدن تصویر مردم و مصادره به نامطلوب آن توسط حکومت چیزی را عوض نمی کند. زدن رهنورد و دستگیری رضا خاتمی و حمله به ماشین کروبی چیزی را عوض نمی کند، کشاندن نیروی ضدشورش به خیابان نشان نمی دهد که دولتی که رای مردم را دزدیده است، حق دارد و اکثریت دارد. دولت رای مردم را دزدید و مردم هشت ماه است رهایش نمی کنند، مصادره تصویر مردم و نشان دادن آنان به اسم حامیان حکومت، چیزی را عوض نمی کند. ما می دانیم، شما هم می دانید، حق با ماست چون مردم حامیان بزرگ جنبش سبز اند.

هفتم: هشت ماه قبل حکومت نشان داد که رای مردم را می دزدد و آنان را می زند و باز می گوید حق با ماست، مردم را می کشد و باز می گوید حق با ماست، رقبای انتخاباتی را زندانی می کند و باز می گوید ما برنده انتخابات بودیم، در صدا و سیما اجازه حرف زدن درباره انتخابات را نمی دهد و باز هم می گوید ما در کمال آزادی برنده انتخابات شدیم، برای حکومتی که رای مردم را مصادره می کند، کار دشواری نیست که خود مردم و حضورشان را مصادره کند و با آن پز بدهد. شاید باید همان شعار را تکرار کنیم، اما این بار بگوئیم، " یک ملت رو دزدیدن، دارن باهاش پز می دن"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر